بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره لَیل
لیل یعنی شب
91 بار ( شب ) و 48 بار ( شب و روز ) با هم در قرآن آمده است.
شب ها برای خواب و استراحت است و روز ها برای کار و فعالیت.
سه آیه اول این سوره با قسم شروع شده است و قسم یعنی جدی است.
آیه 1: قسم به شب؛ وقتی همه چیز را می پوشاند.
شب وقتی فرا می رسد، همه به خانه و کاشانه های خود می روند و چون تاریک است، چیزی پیدا نیست.
آیه 2: قسم به روز وقتی تابان می شود و جلوه می کند.
بعد از شب، روز می آید و خورشید همه را روشن می کند و جنب و جوش بین همه پیدا می شود.
آیاتی در قرآن آمده که آثار شب و روز و بدنبال هم آمدن شب و روز را ذکر فرموده است؛ (اختلاف اللّیل و النّهار).
اختلاف معانی مختلفی دارد؛ یکی به معنی اختلاف بین افراد و دیگری به معنی رفت و آمد.
یکی از فایده های شب و روز این است که روز حرارت و روشنایی و حرکت و شب سردی و تاریکی و بی حرکتی دارد.
در اثر تغییر شب و روز، باد به وجود می آید و باد ها هم ابرها را جابجا می کنند و ابرها هم در مناطقی باران به وجود می آورد.
باران یکی از نتایج شب و روز است.
باران که می بارد، جنب و جوش در زمین به وجود می آید، درختان می رویند؛ شکوفه ها، گل ها، میوه ها و گندم و جو، این ها نتیجه باران است و باران نتیجه شب و روز است.
باران که می بارد، گیاهان و ... به وجود می آیند و موجودات از آنها ارتزاق می کنند و گل سر سبد موجودات هم انسانها هستند.
موجودات زنده دو دسته هستند: (نر و ماده) و (مرد و زن)
آیه 3: قسم به خدایی که مذکر و مؤنث را آفرید.
جمادات و گیاهان و و حیوانات و انسانها همه زوج زوج هستند و بقاء آنها به خاطر زوجیت است.
آیه 4: ای آدم ها! فعالیت های شما و تلاش های شما جور وا جور و متفاوت است و بعضی بیشتر و بعضی کمتر و بعضی با نیت های درست و بعضی با نیت های آلوده است.
«لَشَتَّی» یعنی متفاوت است.
انسانها از نظر فعالیت و مقدار فعالیت و کیفیت فعالیت و انگیزه فعالیت، متفاوت هستند.
چند جور قصه در قرآن داریم که بعضی از قصه ها را خدا تعریف کرده است و بعضی از قصه ها در قرآن نیست. قبل از نزول آیات، قصه ای پیش آمده و به بهانه این قصه آیاتی نازل شده است؛ به این نوع قصه ها شأن نزول می گوییم.
قصه های نوع اول که خدا تعریف کرده، نزدیک به 250 قصه است و قصه های نوع دوم که شأن نزول است، بیشتر از 300 تا است که این قصه ها در قرآن نیست، ولی در تاریخ و در تفاسیر است.
اما قصه شأن نزول این آیات چیست؟
مردی مسلمان در خانه اش چند درخت خرما داشت که شاخه های آن در خانه همسایه نیز رفته بود؛ گاهی که خرمایی از درخت می افتاد و بچه همسایه می خواست آن را بخورد، به او اجازه نمی داد و گاهی آن را از دهان بچه بیرون می آورد.
مرد همسایه به پیامبر (ص) شکایت کرد که مرد اجازه نمی دهد و پیامبر (ص) آن مرد را خواست و به او گفت: «درخت خرمایت را به من بفروش، در ازای آن من تضمین می کنم که یک درخت در بهشت به تو بدهند»؛ ولی آن مرد قبول نکرد.
مرد مسلمان که این صحنه را دید، نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد که اگر من آن درخت را بخرم باز هم درختی در بهشت به من داده می شود؟
پیامبر (ص) فرمود: «بله».
آن مرد نزد صاحب درخت رفت و به او پیشنهاد خرید درخت را داد و صاحب درخت به آن مرد گفت که خبر داری پیامبر (ص) این درخت را به ازای درختی در بهشت خرید و من آن را ندادم. مرد گفت: «به چند برابر قیمت درخت را می فروشی؟» و مرد گفت: «به 40 برابر قیمت آن را می فروشم» و مرد نیز آن درخت را خرید و به پیامبر (ص) خبر داد و پیامبر (ص) نیز آن درخت را به مرد همسایه هدیه داد.
این قصه در قرآن نیست؛ ولی با شنیدن این قصه ها آیه ها را بهتر می فهمیم.
آیات 5 و 6 و 7: دسته اول آنهایی که بخشنده هستند و تقوی هم دارند؛ یعنی از راه حرام کسب درآمد نمی کنند و نیت پاک و درآمد حلال دارند؛ چنین کسی را خدا فرموده:
( حُسنَی : پاداش نیک آخرت ) ( صَدَّق : قبول دارد )
اگر کسی اول ببخشد و تقوی هم داشته باشد و به پاداش خدا هم عقیده داشته باشد؛ ما که خدا هستیم، در کار او برایش گشایش مهیا می کنیم و هر کاری بخواهد انجام می دهد و موانع را بر می داریم.
آیات 8 و 9 و 10: دسته دوم کسانی هستند که بخل می ورزند. این گروه پاداش نیک خدا را دروغ می شمارند؛ گره به کارش می اندازیم و کارها را بر ایشان سخت می کنیم.
بخیل ها پاداش خداوند را قبول ندارند و دنبال این هستند که با پول، خودشان را بی نیاز کنند.
حدیث داریم که بعضی از ما که از دنیا می رویم، بعد از جان دادن ما را به جهنم پرت می کنند.
تَردَّی : پرت می شود و سقوط می کند.
آیه 11: آن پولی که جمع کرده، وقتی او را به پایین پرت می کنند، مالش برای او فایده ای ندارد.
آیه 12: ما خدا هستیم؛ کاری که برای شما بندگان می کنیم، هدایت است؛ می خواهید جزو گروه اول باشید؛ یعنی بخشنده باشید و یا جزو گروه دوم؛ یعنی بخیل، تصمیم گیری و انتخاب با شماست.
آیه 13: خداوند به نماز و حج و روزه ما و ... نیاز ندارد و تمام دنیا برای خودش است.
آیه 14: شما را از آتش می ترسانیم که زبانه می کشد؛ که بیشتر می سوزاند.
آتش دو جور است: یکی که دود دارد و کم می سوزاند و دوم که دود ندارد و بیشتر می سوزاند.
آیه 15: این آتش فقط بد بخت ها را می سوزاند.
آیه 16: کسی که می گفت: «این حرف ها دروغ است» و تا به او می گفتند، مسخره می کرد و می گفت: «قیامت و حساب و کتاب و صراط دروغ است» و همین آدم در آتش بی دود که داغ تر است می سوزد.
آیه 17: این آتشی که زبانه می کشد و حرارتش هم زیاد است، از آدم های پاک و با تقوا دور نگه داشته می شود.
آیه 18: آن کسی که مالش را با نیت خالص می دهد، برای اینکه پاک بشود؛ نه برای ریا و تظاهر.
آیه 19: آدم های مؤمن به جز خدا، خودشان را به کسی بدهکار نمی دانند و همه مال و هستی و رزق و روزی برای خداست و اینکه از خلق خدا هم تشکر می کنم، این هم برای خداست.
آیات 20 و 21: به زودی هم خدا و هم بنده او راضی می شوند