به نام خداوند بخشنده مهربان
جلسه 93: تفسیر سوره اَلشَمس
«شَمس» به معنی خورشید که یکی از آیات خداست.
خدای مهربان با بندگانش به شکل های مختلف سخن گفته است؛ گاهی سوره ها را با یک قسم شروع می کند؛ گاهی با دو قسم و یا بیشتر؛ ولی موضوع این سوره بسیار مهم است.
خداوند در این سوره با 11 قسم شروع کرده است.
مفسران قرآن به ما می آموزند که قسم های خداوند بسیار مهم است و باید درباره آنها مطالعه کنیم تا خدا را بهتر بشناسیم.
آیه 1: قسم به خورشید و هنگامی که نورخورشید همه جا را می گیرد؛ این دو تا قسم است: قسم اول به خورشید و قسم دوم به آفتاب است.
خورشید چیست؟ مهم ترین و سازنده ترین نقش را در حیات ما انسانها دارد و همه موجودات زنده را در بر می گیرد. خورشید مهم ترین منبع نور و حرارت است و حتی منابع دیگر انرژی نیز در پرتو خورشید شکل می گیرد؛ مثل نزول باران و وزش باد ها و حتی تولید نفت و زغال سنگ نیز به آن ارتباط دارد.
«ضُحَی» چیست؟ ما در زبان فارسی به ضُحی، زمان چاشت نیزمی گوییم که حدوداً ساعت 9 تا 10 صبح می باشد؛ زمانی که روشنی خورشید به اوج خود می رسد که خداوند به آن زمان قسم خورده است.
آیه 2: سوگند به ماه، زمانی که پس از خورشید می آید.
ماه از کدام قسمت آسمان می آید؟
در شب های اول ماه، ماه از سمت مغرب دیده می شود و بعد از آن، ماه تا شب هشتم از جنوب دیده می شود و بعد از آن تا پانزدهم ماه از سمت شرق دیده می شود و در روز های 13 و 14 و 15 ماه، وقتی به آسمان نگاه می کنیم هم خورشید و هم ماه را با هم می بینیم که این آیه به آن زمان اشاره کرده است.
مفسران قرآنی گفته اند که روشنایی خورشید مال خودش است و روشنایی ماه از خورشید گرفته می شود و تابع خورشید است.
ماه چه فایده ای دارد؟ شب ها را روشن می کند وآسمان را زیبا می کند و باعث جزر و مد دریاها می شود و ...
آیه 3: سوگند به روز؛ هنگامی که همه جا را روشن می کند.
خداوند روز را برای کار و فعالیت و شب هنگام را برای خواب و استراحت قرار داده است؛ نه روز آن قدر گرم است که نتوان طاقت آورد و نه شب ها آن قدر سرد می شود که نتوان تحمل کرد و برای زندگی مناسب است.
اما در کره ماه، دو هفته، روز با دمای 300 درجه می باشد و شب ها نیز بسیار سرد است که همه چیز منجمد می شود و قابل زندگی نیست.
آیه 4: قسم به شب وقتی همه جا را تاریک می کند.
شب را خداوند برای استراحت قرار داده است.
آیه 5: قسم به آسمان و خدایی که این سقف را بر افراشته است.
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه، چقدر خوب، خدا را به ما می شناساند.
آیه 6: قسم به زمین و خدایی که آن را گسترانیده است.
کره زمین، در ابتدا پستی و بلندی های زیادی داشته، اما آرام آرام خدای متعال این کره خاکی را جوری پهن کرده و گسترانیده است که قابل زندگی باشد؛ در این کره زمین معادن و کوه ها و جنگل ها و مراتع و دریاها و چشمه ها و ... وجود دارد.
آیه 7: قسم به نفس انسان (که بخشی از جسم وبخشی از روح تشکیل شده است) و خدایی که به آن سامان داده است.
نَفس در یک جا جسم انسان است و در جایی دیگر، پوست و گوشت انسان و استخوان های اوست.
امام صادق علیه السلام فرموده اند : «انسان دارای 200 و چند استخوان است.»
و بعد از آن، خون در بدن انسان است و پس از آن به مغز و فرماندهی بدن می رسیم که تمام دستورات در آن انجام می شود.
این ها در جسم انسان است و بخش دیگری در بدن انسان است که قرآن به آن «نَفس» گفته است که در حقیقت، جان انسان است؛ اراده و تصمیم گیری و امیال و دوست داشتن ها و ... مربوط به آن است.
«فُجور»؛ یعنی شکافتن و «فَجر»؛ یعنی سپیده صبح که تاریکی را می شکافد.
آیه 8: آن خدایی که خورشید و ماه و انسان را آفریده، به او خوب و بد و حُسن و قُبح را یاد داده است. خداوند به او آموزش داده تا اطراف خود را بشناسد و به او الهام کرده که خِیر و شَر در چیست.
شهید مطهری (ره) می گوید: «نوزاد که به دنیا می آید، صحفه ذهنش خالی است.»
مثل موبایلی که می خریم؛ که برایش تعریف شده است کدام کلید برای روشن و خاموش شدن است و یا جایی برای یادداشت دارد و امکانات دیگری که دارد در آن مشخص شده است.
نوزادان نیز به این صورت هستند و نوزادانی که به دنیا می آیند، ذهنشان خام نیست، ولی ما فکر می کنیم که چون نمی توانند صحبت کنند، پس اطلاعاتی ندارند.
و انسانی هم که گناه می کند، به او «فاجِر» می گویند؛ یعنی آن پرده های میان خود و خدا را دریده است.
آیات 9 و 10: موفق و کامیاب است کسی که خود را رشد بدهد و پاک نگه دارد و محروم و بدبخت کسی است که خود را با گناه آلوده کند.
این یازده قسم برای این است که ما این ها را جدی بگیریم و خوشبخت ها و موفق ها و پیروزها کسانی هستند که خود را پاک نگه می دارند.
استاد مطهری (ره) می گوید: «خدا این انسان را طوری آفریده است که می تواند خود را مدیریت کند.»
«دَسَّی»؛ یعنی پنهان کرد؛ انسان گاهی خود را در گناهان پنهان می کند.
پیامبرگرامی اسلام (ص) فرمودند: «قلب انسان مانند بلور و گناه مثل یک لکّه چرکین است؛ اگر فرد گناهکار توبه کند، قلب او پاک می شود، ولی اگر توبه نکند، قلب او در سیاهی ها پنهان می شود.»
داستان:
قوم ثمود مردمی بودند که در سرزمینی بین عربستان و سوریه امروزی زندگی می کردند و جای خوش آب و هوا و کوهستانی بود. پیامبری از جانب خدا به نام حضرت صالح علیه السلام برایشان آمد که آنها را به یکتا پرستی دعوت می کرد.
آنها به پیامبرشان گفتند که اگر می توانی به کوه اشاره کن تا یک شتر از آن کوه بیرون بیاید. حضرت صالح علیه السلام به کوه اشاره کرد و به اذن خداوند شتری از آن بیرون آمد. او به مردم خود فرمود: «این شتر نشانه ای از جانب خداوند است و با بقیه شتر ها فرق دارد. آبی را که می خواهد بخورد، نوبتی کنید؛ یک روز آب برای شما و روز دیگر برای شتر باشد.» ولی آدم بدبختی به نام «اَشقَی» (یعنی بدبخت ترین) به جای اینکه این شتر را نشانه خدا بداند، آن را پِی کرد (یعنی پاهای شتر را قطع کرد) و آن شتر را از بین برد.
آیه 11: قوم ثمود با طغیان گری وتجاوز گری، پیامبرشان را تکذیب کردند. (و گفتند که سخنان تو دروغ است.)
آیه 12: آن وقتی که بد بخت ترین آنها بلند شد.
آیه 13: پیامبرشان، حضرت صالح علیه السلام به آنها فرمود: «این شتر معجزه خداست و به آن احترام گذاشته و به او آب بدهید.»
آیه 14: ولی آنها پیامبرشان را تکذیب کردند و شتر را هم کشتند و خداوند آنها را به خاطر گناهانشان، (با صاعقه و زلزله ای) در هم کوبید و و آنها را با خاک یکسان کرد.
حضرت علی علیه السلام در مورد این آیه، در پاسخ اینکه شتر را یک نفر کشت، ولی چرا عذاب برای همه نازل شد، فرمود:
«چون بقیه افراد نیز به کار آن فرد راضی بودند و کار او را تأیید کردند. به خاطر همین موضوع، بلا بر همه نازل شد.»
آیه 15: خداوند از مجازات ستمکاران بیم ندارد.
یعنی وقتی حاکمی می خواهد کسی را مجازات کند، به عواقب کار می اندیشد که شاید یک موقع برای او بد شود، ولی کسی قدرت آن را ندارد و نمی تواند برای خداوند در برابر مجازاتی که در نظر می گیرد، عواقبی به وجود آورد .