بِسم اللهِ الرَّحمن الرّحیم
تفسیر سوره المُطَفّفین
در این جلسه تفسیر آیات 1 الی 10 از سوره مطففین و ان شاء الله بقیه آن در جلسه بعد بیان خواهد شد.
مُطَفِّفین؛ یعنی وای بر کم فروشان
و این سوره با ترساندن یا توبیخ شروع می شود.
آیه 1: وای بر کم فروشان.
وقتی خدا می گوید: «وای به حالت»؛ خیلی ترسناک است.
قبل از این سوره یک نگاهی به سرتا سر قرآن می اندازیم تا ببینیم کم فروشان در ردیف چه کسانی هستند.
گروه 1: وای بر کافران؛ کافر یعنی کسی که حق را می شناسد و رویش را می پوشاند و انکار می کند.
گروه 2: وای بر کسانی که دل هایشان سخت است؛ کسی که می شنود مظلومی کشته می شود، ولی مشغول به زندگی خود است.
گروه 3: وای بر ستمگران؛ وای بر کسانی که ظلم می کنند. بترسید از روزی که عذابش دردناک است.
گروه 4: وای بر مشرکین؛ آن کسانی که برای خدا شریک قائل هستند.
گروه 5: وای بر کسانی که زیاد دروغ میگویند و زیاد گناه می کنند.
گروه 6: وای به حال کسانی که می گویند: «خدا و کتاب خدا و قیامت و ... دروغ است.»
گروه 7: وای بر طعنه زنندگان و عیب جویان.
گروه 8: وای بر نماز خوان ها؛ کدام نماز خوان ها؟ آن کسانی که اصلا نماز را نمی شناسند و غافل هستند و آن نماز خوان هایی که تظاهر و ریا می کنند و انفاق نمی کنند.
گروه 9: وای بر علمایی که مطلبی می نویسند و می گویند که این مطلب برای خداست، ولی برای خدا نیست و فقط جهت کسب درآمد موضوعی را به خدا نسبت می دهند.
در احادیث آمده است که «وَیل» چاهی در جهنم است. جهنم زندان 7 طبقه خداست؛ بین هر طبقه با طبقه دیگر فرسنگ ها فاصله است؛ همه آن آتش است و هر طبقه پایین تر عذابش سخت تر است و آن طبقه 7 که خیلی داغ است و بعد از آن چند تا چاه است که ویل نام دارد و یکی از آن چاه ها برای کم فروشان است.
از نظر اسلام، انسانها آزاد هستند؛ اما رها نیستند؛ یعنی دادگاه و بازخواست در کار است. من اگر کم بفروشم، باید روزی جوابگو باشم.
آیه 2: کم فروش کسانی هستند که وقتی جنسی را می خواهند بخرند، کامل می خرند.
آیه 3: اما وقتی می خواهند بفروشند، کم می گذارند.
چیز هایی که انسان می خرد یا می فروشد، چند نوع است: وزنی یا کیلی (حجمی) و گاهی متری است.
قرآن دو نمونه آورده است: وزنی و حجمی؛ اما مفسران می گویند که فرقی ندارد.
بعضی ها هستند که یک خدمتی انجام می دهند. آیا این آیه شامل آنها می شود؟ بله.
این آیه همه مشاغل را در بر می گیرد و فقط مربوط به شغل های خاص نیست و این آیات به همه کسانی که کاری را انجام می دهند، مربوط می شود.
آمده است که در زمان پیامبر (ص) فروشنده ای بود که ظرف خرید با ظرف فروشش فرق می کرد؛ یک ظرف برای خرید داشت و یک ظرف برای فروش.
در حدیثی آمده است که درهر شغلی یک نوع شیطان وجود دارد و برای آن کار، انسانها را گول می زند.
میثم تمار میوه فروش بود و امیرالمؤمنین علیه السلام او را خیلی دوست می داشت. روزی امیر المؤمنین علیه السلام به مغازه تمّار رفته بود؛ تمّار از حضرت در خواست کرد تا جهت انجام کاری، مدتی حضرت در مغازه او بماند تا او برگردد.
بعد از مدتی که جناب میثم برگشت، متوجه شد که جنسی را که در زمان نبودن او امیرالمؤمنین علیه السلام فروخته است، با سکه تقلبی مشتری خریداری کرده است و به حضرت عرض کرد: «یا علی جان؛ سکه هایی که بابت خرید داده اند، تقلبی است.» حضرت در جواب فرمودند: «میوه ای هم که مشتری برده، تلخ است.»
در همین هنگام مشتری که سکه تقلبی داده بود، برگشت و به تمّار گفت: «این میوه ها که به من داده ای، تلخ است.» تمار نیز در جواب گفت: «آن سکه هایی که به من داده ای، نیز تقلبی است.» و این درس بزرگی است.
مفسران می گویند: «بخواهیم کم فروشی را نقاشی کنیم، در این سه جمله می گوییم:
اول : کم فروش خود را زرنگ می داند.
دوم : کم فروش مردم را دوست ندارد.
سوم : کم فروش خدا را رزاق نمی داند.»
در حدیثی آمده است که پیامبر عزیز ما به بازار می آمدند و این دو آیه سوره مطففین را می خواندند و می فرمودند: «5 تا به 5تا»
1 . هیچ قویی نیست که عهد شکنی کند؛ مگر آن که خدا دشمنان را بر او مسلط کند.
2 . هیچ جمعیتی نیست که به غیر حکم خدا حکم کند؛ مگر اینکه دچار فقر شود.
3 . هیچ ملتی نیست که فحشا در آن جامعه آشکار شود؛ مگر اینکه مرگ و میر در آن زیاد شود.
4 . هیچ گروهی نیست که کم فروشی کنند؛ مگر آنکه زراعت آنها از بین برود و قحطی بیاید.
5 . هیچ قَویی نیست که زکات ندهد؛ مگر اینکه باران کم می شود.
راه درمان کم فروشی چیست؟ عقیده به قیامت.
امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام فرمودند: «قرآن کتاب درد ها و درمان ها است.»
آیات 4 و 5: آیا این انسان هایی که کم فروشی می کنند، نمی دانند در روز بزرگی زنده خواهند شد؟
آیه 6: در پیشگاه پروردگار جهانیان باید پاسخگو باشند.
دوای کم فروشی چیست؟ ایمان به آخرت، ایمان به جهنم، ایمان به بهشت، ایمان به حساب و ایمان به کتاب. این ها دوای این درد هستند.
ای کاش انسان یقین داشته باشد که ریز و درشت کارهای او حساب می شود. قرآن می فرماید: «أحصَی»؛ یعنی شمارش دقیق.
آنقدر دقیق است که انسان ها جیغ می کشند و می گویند: «چه کسی این ها را اینطور دقیق نوشته است؟»
امام باقرعلیه السلام فرموده اند که جدّم امیرالمؤمنین سلام الله علیه هر روز صبح با شلاق وارد بازار می شد و قیمت ها را نگاه می کرد، خرید و فروش ها را نظاره می کرد و سه بار این جملات را تکرار می کرد: «فروشنده ای که گناه می کند، آن گناه کننده در آتش است؛ مگر کسی که به حق می گیرد و به حقّ می دهد؛ یعنی درستکار و کسانی که کم می فروشند، جایشان در جهنم است.» و این ها را با صدای بلند در بازار فریاد می زدند.
و حضرت علی علیه السلام می فرمودند: «خیر را از خدا بخواهید و آسان بگیرید، مالتان برکت پیدا می کند و با خریداران با عاطفه رفتار کنید و با مشتریان با صبوری رفتار کنید و قسم نخورید.
فروشندگان؛ از دروغ اجتناب کنید، ظلم نکنید و با مظلومان به انصاف رفتار کنید و به ربا نزدیک نشوید و چه به صورت وزنی و چه به صورت حجمی، کالاها را کامل تحویل دهید و کالاهای مردم را کم نگذارید و در زمین فساد نکنید.»
آیه 7: (ای کم فروشان)؛ آن طور که شما فکر می کنید، نیست؛ نامه عمل بدکاران در جهنم است.
(یعنی سرنوشت کم فروشان در جهنم است.)
آیه 8: و تو چه دانی که «سِجّین» چیست؟
آیه 9: یک سرنوشت حتمی است.
بعضی ها معنا کرده اند که یک کتاب نوشته شده است.
آیه 10: وای بر کسانی که می گویند قیامت دروغ است.
سه تا کلمه: از کم فروشی شروع شد و به دروغ شمردن قیامت ختم شد؛ یعنی گاهی وقت ها، گناهان ما باعث می شود که اعتقادات ما ضعیف شود.
همانگونه که اعتقاد در عمل اثر دارد، عمل نیز در اعتقاد تأثیر دارد.
این اعتقادات ما به قیامت و به جهان آخرت، میراثی است که از انبیاء به ما رسیده و ممکن است خراب شود. چطور؟
با گناه؛ پس باید اعتقاداتمان را قوی کنیم.