بسم الله الرحمن الرحیم
رهنمود های امام رضا ( علیه السلام )
در شب میلاد امام رضا علیه السلام در دهه کرامت، 15 نکته در مورد قرآن از زبان امام رضا علیه السلام را بیان می کنیم:
نکته 1 : امام رضا علیه السلام فرمودند: «قرآن ریسمان محکمی است که از آسمانها به زمین کشیده شده است؛ قرآن ما را به سمت بهشت می برد و از جهنم نجات می دهد.»
امام رضا علیه السلام فرمودند: «قرآن هرگز کهنه نمی شود؛ قرآن برای یک زمانی غیر از زمان دیگر نیست؛ برای یک جمعی غیر از جمع دیگر نیست؛ بلکه این کتاب راهنمای همه انسانها در همه زمانها تا روز قیامت است.»
قرآن هیچ اشتباهی ندارد و این کتاب هدیه خداوند به انسانها است.
نکته 2 : رَیّان بن صَلت به امام رضا علیه السلام عرض کرد: «نظر شما در مورد قرآن چیست؟»
امام رضا علیه السلام فرمودند: «از قرآن عبور نکنید؛ هدایت جزء در سایه قرآن ندارید؛ علم واقعی را در قرآن ببینید؛ این سرمایه ای است که از آسمان آمده است.»
نکته 3 : امام رضا علیه السلام فرمود: «شایسته است مسلمانان و شیعیان بعد از نماز صبح و تعقیبات نماز صبح؛ 50 آیه قرآن تلاوت کنند.»
قرآن چند سوره دارد ؟ 114 سوره
قرآن چند آیه دارد ؟ 6236 آیه
یعنی اگر مسلمانی بعد از نماز صبح 50 آیه قرآن بخواند حدود 4 ماه قرآن را ختم خواهد کرد.
نکته 4 : امام رضا علیه السلام سخن از قرآن می کرد و اگر کسی سؤال می کرد، از قرآن جواب می داد و آن قدر فرمایشات ایشان قرآنی بود که اگر کسی از ایشان سؤال می کرد، جان او از قرآن سیراب می شد.»
نکته 5 : امام رضا علیه السلام فرمودند: «هرگاه در زندگی با مشکلات و مریضی و مصیبت و ... مواجه شدی و یا ترسیدی، 100 آیه قرآن بخوان و سپس بگو خدایا بلاها را از من دور کن.»
نکته 6 : امام رضا علیه السلام فرمودند: «پیامبر (ص) این راهنمایی را به ما کرده است که قرآن را با صوت زیبا بخوانید؛ صدای خوش بر زیبایی و نیکویی قرآن می افزاید.»
نکته 7 : مأمون، رجاء بن ابی ضحاک را مأمور کرده بود تا امام رضا علیه السلام را از مدینه به خراسان بیاورد. وقتی به خراسان رسیدند، مأمون گزارش سفر را از رجاء بن ابی ضحاک پرسید.
رجاء بن ابی ضحاک این طور جواب داد: «از حالات سحرگاهی علی ابن موسی الرضا علیه السلام این بود که سحرگاهان از خواب بیدار می شد و ذکر سبحان الله، الحمد لله، الله اکبر، لااله الا الله و استغفرلله می گفت و بعد، آیات زیادی از قرآن می خواند و هرگاه به آیاتی که در مورد بهشت بود می رسید، گریه می کرد و از خداوند بهشت را می خواست و هرگاه به آیاتی از جهنم می رسید، گریه می کرد و از خداوند می خواست که از آتش جهنم به او پناه ببرد.»
قرآن می فرماید: «خدا بندگانی دارد که در دل شب قرآن می خوانند.»
نکته 8 : امام رضا علیه السلام هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرده است. امام رضا علیه السلام عاشق قرآن بود و صبح ها و شب ها و سحرگاهان قرآن می خواند.
نکته 9 : امام رضا علیه السلام فرمودند: «درخانه هایتان قرآن بخوانید؛ اگر کسی در خانه قرآن بخواند، آن خانه نورانی می شود؛ فرشته ها خانه هایی را که درآن قرآن تلاوت می شود، ازآسمان به صورت ستارگانی در زمین می بینند که در حال درخشش است.»
برای خانه های خود سهمی از قرآن قرار دهید.
در خانه هایی که در آنها قرآن تلاوت می شود، خیر و برکت و گشایش در کارها می آورد و در خانه ای قرآن در آن تلاوت نشود، فقر و بد بختی و گرفتاری به وجود می آید.
نکته 10 : دعبل خُزاعی شاعری انقلابی بود که در خوزستان مدفون است و به خاطر سرودن اشعارش گاهی به زندان هم افتاده است. روزی نزد امام رضا علیه السلام آمد و شعری را برای ایشان خواند و امام علیه السلام نیز در پاسخ، اشعاری سرودند و به خاطر سرودن این شعر امام رضا علیه السلام 100 سکه طلا به دعبل دادند؛ اما دعبل نمی پذیرفت، امام علیه السلام به ایشان فرمودند: «100 سکه مایحتاج سفر توست، آن را بگیر و اگر خواسته ای داری بگو.»
دعبل به حضرت عرض کرد که یکی از لباسهایتان که با آن نماز خوانده اید، به همراه انگشترتان را به من بدهید تا من در روز مردن، آن را همراه خود قرار دهم.
امام رضا علیه السلام نیز یکی از پیراهن های خود را که با آن هزار رکعت نماز خوانده بود، به همراه انگشتر به او عطا کرد. در راه به ری آمد و بعد به سمت قم به راه افتاد. در راه قم سارقان به کاروان وی حمله کرده و تمام اموال آنها را به تاراج بردند. یکی از راهزنان، شعر دعبل را می خواند و با خود زمزمه می کرد؛ دعبل به او گفت: «این شعر از کیست که می خوانی؟» گفت: «از سروده های دعبل.» به راه زن گفت: «من همان دعبل هستم.» راهزن به سمت رئیس راهزنان رفت و به او گفت: «در این کاروان دعبل هست و رئیس راهزنان دستور داد تا همه اموال را به کاروانیان برگردانند.»
امام رضا علیه السلام به دعبل فرموده بودند که به قم نیز برود و دعبل بعد از آن به قم رسید. بزرگان قم به دیدن او آمدند و برای او هدایایی آوردند. وقتی دعبل خواست از قم برود، بزرگان قم به او پیشنهاد دادند که لباس امام رضا علیه السلام را که هدیه گرفته است، به قیمت 100 سکه به آنها بفروشد، ولی دعبل قبول نکرد و آنها تا 300 سکه نیز به او پیشنهاد دادند، ولی او قبول نکرد و از قم خارج شد.
در راه، جوانان قمی به او حمله کرده و لباس امام را به زور از او گرفتند و دعبل به قم باز گشته و به بزرگان آن شهر گفت که من راضی نیستم، لباس را به من بر گردانید و بزرگان قم گفتند که ما می خواستیم آن لباس را از تو بخریم و تو نفروختی و الآن نیز به اندازه یک کف دست از آن لباس را به تو می دهیم و بقیه مال ماست.
دعبل به سمت شهر خود به راه افتاد. وقتی به خانه رسید، دید چشمان دخترش مریض است و وقتی به دکتر رفت، دکتر به او گفت که یک چشم دخترت کاملاً از بین رفته و دیگری نیز به زودی نابینا می شود. دعبل دختر را به خانه آورد و آن تکه از لباس امام رضا علیه السلام را به روی صورت دختر خود انداخت. صبح که از خواب بیدار شد، دید که دخترش از دو تا چشم شفا گرفته و بینا شده است.
نکته 11 : امام رضا علیه السلام فرمودند: «اگر کسی به حجّ مشرف شد، یک بار قرآن را در مکه ختم کند.»
نکته 12 : امام رضا علیه السلام در نماز هایش (واجب یا مستحبی)، سوره های قرآن را می خواند. در نماز های واجب، در رکعت اول بعد از حمد، سوره قدر را می خواند و در شب های جمعه در رکعت اول نماز عشاء، سوره اعلی و در رکعت دوم نماز، سوره غاشیه را بعد از حمد می خواند.
روزهای جمعه نیز در رکعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم بعد از حمد سوره منافقون را می خواند و سعی می کرد در نمازهایش، زیاد قرآن بخواند.
نکته 13 : امام رضا علیه السلام، بعضی از روزها، سوره ها و آیاتی را که با «یا ایها الذین آمنوا» شروع می شد می خواند و لبیک می گفت.
نکته 14 : امام رضا علیه السلام می فرمود: «در طول سال قرآن می خوانید؛ در ماه مبارک رمضان بیشتر قرآن بخوانید.»
در ماه مبارک رمضان هر آیه ای که می خوانی، یک ختم قرآن در ماه های دیگر به حساب می آید.
نکته 15 : امام رضا علیه السلام، یک دستور اخلاقی هم داده اند که به استناد قرآن است. شعری می خواندند، کسی از ایشان پرسید: «این شعر از کیست؟»
امام رضا علیه السلام فرمودند: «یک شاعر عراقی است.»
آن شخص نام شاعر را به مسخره گفت؛ امام رضا علیه السلام فرمودند که هم اسم آن شخص را اشتباه گفتی و هم اینکه نباید دیگران را دست بیاندازیم و آنها را با القاب بد بخوانیم.