بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تفسیرمان الگوی سفرهای جهادی است.
بعد از انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) جهاد سازندگی را تاسیس نمودند وملت شریف ایران بعد از این فرمان شروع به سفر به شهرهای مختلف برای بازسازی ورسیدگی به روستاهای محروم وکارهای عمرانی و فرهنگی کردند.
امام خمینی (ره) طبق فرمایشاتی ، مکررا کار مردم جهادی را می ستودند ومقام معظم رهبری هم به پشتیبانی و تقدیر از جهادگران می پردازند.
تفسیر آیات ۸۳ تا ۹۷ سوره مبارکه کهف ، درباره شخصیتی است که قرآن کریم او را ذوالقرنین نامیده است.
امام باقر (ع) فرمودند: « او عبد صالح خدا بوده است. »
مثل لقمان حکیم که پیامبر نبوده ولی خدا شخصیت او را الگوی خداپرستان قرار داده است.
ذوالقرنین چند سفر داشته است : سفر به غرب وشرق وشمال و سفر به غرب یک منطقه دریایی وخوش آب وهوا وسفر به شرق یک منطقه خشک وبی آب وعلف وکویری وسفر به شمال یک منطقه کوهستانی بوده است.
ذوالقرنین دارای لشکریان وکارشناسان ونیروی انسانی متعهد بوده است .
ذوالقرنین به غرب برای ماموریت فکری وفرهنگی وبه شرق برای ماموریت اقتصادی وعمرانی وبه شمال برای ماموریت امنیتی سفر کرده است.
آیه ۸۳ ..وَ یَسئَلونَکَ عَن ذِی القَرنَینِ ...ای پیامبر از تو درباره ذو القرنین سوال می کنند.
یا این سوال خود مسلمانان بوده یا یهودیان که اطلاعات تاریخی زیاد داشتند می آمدند و از مسلمانان سوال می کردند وگفته اند این سوال بیشتر سوال تحریکی یهودیان است که از زبان مسلمانان بیان شده است.
امروزه هم بسیاری از سوالات وشبهات فضای مجازی از سمت دشمنان طراحی می شود و مبلغان دینی باید خودشان را برای پاسخگویی آماده کنند.
قُل سَاَتلُوا عَلَیکُم مِنهُ ذِکرًا...بگو به زودی درباره این شخصیت من مطالبی را برای شما بیان می کنم . با این جمله پیامبر میفرمایند جواب این سوالتون رو از جانب خدا بیان می کنم وتلاوت می کنم.
اِنّا مَکَّنّا لَهُ فِی الاَرضِ ...ما در زمین به ذوالقرنین قدرت دادیم...امکانات وقدرت ونیروی انسانی دادیم.
چند نفر درتاریخ بشر کارهای جهانی انجام دادند مثل حضرت سلیمان وذوالقرنین.
مفسران گفته اند که منظور از امکانات که به ذوالقرنین دادیم عقل ودرایت وقدرت برنامه ریزی وقدرت حکومت داری وامکانات مادی ومعنوی است.
وَءاتَیناهُ مِن کُلِّ شَئٍ سَبَبًا...فَاَتبَعَ سَبَبًا....ما امکانات را در اختیار او قراردادیم واو پیگیری واستفاده کرد.
خداوند به همه ما عقل وامکانات داده ولی ما استفاده نمی کنیم.
در قرآن داستانی از دانشمندی هست که قرآن از او تشبیه به سگ کرده چون از دانش و علم خود استفاده نکرده است.
از این آیه می فهمیم که در جهان کار با سبب و وسیله انجام می شود واگر بخواهیم کشور آباد ومستقلی داشته باشیم به وسیله نیاز داریم.
خدا سنتی دارد وهرچیزی وسیله ای دارد و کشورها هر چقدر تلاش کنند واز وسایل کمک بگیرند پیشرفته تر وآبادترند.
ذواقرنین از امکانات ووسایلی که خدا در اختیارش گذاشت بر اساس سنت الهی استفاده کرد.
اولین سفر....حَتَّی اِذا بَلَغَ مَغرِبَ الشَّمسِ ...ذواقرنین وسپاهیانش حرکت کردند و پس از طی مسافت طولانی به جایی که خورشید طلوع می کند رسیدند.
وَجَدَها تَغرُبُ فی عَینٍ حَمِئَةٍ...احساس کردند خورشید در چشمه سیاهی فرورفت.
از صحنه های دیدنی جهان هستی طلوع وغروب خورشید است.مخصوصا کنار دریا که انسان احساس می کند قرص خورشید در آب فرو می رود.
این جایی که در آیه آمده بعضی گفته اند ترکیه امروزی بوده وبعضی گفته اند کشورهای اروپایی امروز ...
جایی بوده کنار ساحل دریا و جزائری پیش روی ساحل بوده و ساحل نشینان احساس می کردند قرص خورشید داخل لجنزارها فرو می رود.
وَ وَجَدَ عِندَها قَومًا...وجمعیتی را در آن منطقه دید .
جمعیت از نظر فکری واعتقادی منحرف وکافر بودند.
قُلنا یا ذَا القَرنَینِ...ما گفتیم ای ذوالقرنین...اِمّا اَن تُعَذِّبَ وَ اِمّا اَن تَتَّخِذَ فیهِم حُسنًا...آیا می خواهی آنها را عذاب کنی یا می خواهی درباره آنها روش نیکویی اتخاذ کنی؟
خداوند رب العالمین ومربی پیامبران واولیای الهی است.
ذوالقرنین جواب داد...قالَ اَمّا مَن ظَلَمَ فَسَوفَ نُعَذِّبهُ ...
مردم دو دسته اند یا مومن یا ظالم
ظلم چند جور است ...ظلم اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی....وبالاترین ظلم انکار خداست.
اِنَّ الشِّرکَ لَظُلمٌ عَظیمٌ...بدرستیکه شریک قرار دادن برای خدا بالاترین ظلم است. ( سوره لقمان – آیه 13 ) هم ظلم به خودمان است هم ظلم به خدا وهم ظلم به مردم. چون مردم ممکن است که با نگاه به ما مسیر زندگیشان منحرف شود.
ذوالقرنین گفت که ظالمان را تنبیه می کنم والبته تنبیه بزرگ را برای تو خدا می گذارم در روز قیامت ...
اما کسی که ظلم کند تنبیه خواهم کرد.از تعبیر سوف که آینده دور است استفاده کرده یعنی ذوالقرنین خواسته به ظالمان مهلت بدهد تا شاید تحت تاثیر قرار گرفته وهدایت شوند.
ثُمَّ یُرَدُّ اِلَی رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذابًا نُکرًا...وقتی به پیش پروردگارشان می روند، خدا هم عذاب سختی خواهد کرد.
واما درباره مومنین...وَ اَمّا مَن ءامَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا فَلَهُ جَزاءً الحُسنَی ...آنها که خوش عقیده وخوش رفتار باشند پاداش خوبی برای آنهاست.
وَسَنَقولُ لَهُ مِن اَمرِنا یُسرًا...من در دولتم تسهیلات برای آنها فراهم می کنم . برای آنها آسایش وراحتی فراهم می کنم.
از این ایات میفهمیم مقابله با ظلم فکری وفرهنگی لازم است ، اما نه با شتاب زدگی بلکه با فرصت دهی.
رهبران الهی با نیکان وبدان برخورد یکسان ندارند.
امیرالمومنین (ع) به مالک فرمود : « به مصر می روی باید فرق بگذاری بین خوب وبدشان. »
قانون گریز با قانون پذیر باید فرق داشته باشد.
سفر دوم به مشرق...ثُمَّ اَتبَعَ سَبَبًا...ذوالقرنین دوباره از امکاناتی که خدا در اختیارش قرار داد استفاده کرد وسفر دیگری به شرق کرد.
حَتَّی اِذا بَلَغَ مَطلِعَ الشَّمسِ ...رسید به جایی که خورشید طلوع میکند .
وَجَدَها تَطلُعُ عَلَی قَومٍ لَم نَجعَل لَهُم مِن دونِها سِترًا...
قومی را یافت که خورشید بر آنها می تابید و آنها خانه نداشتند و سقفی که زیرش زندگی کنند نداشتند.مردمی فوق العاده بی پناه وندار بودند.بعضی گفته اند لباس ندارند وخورشید بی واسطه به بدن آنها می تابد.
کَذالِکَ وَ قَد اَحَطنا بِما لَدَیهِ خُبرًا ...اینگونه بود که ذوالقرنین تمام این خدمات را با نظارت وآگاهی ما انجام می داد.
پس ذوالقرنین سه سفر داشته سفر به غرب با مشکل فکری وفرهنگی مردم ویک سفر به شرق با مشکل معیشتی مردم روبرو بودند.
برای مردم خانه سازی و طبق فرموده امام باقر(ع) به مردم خیاطی ونخ ریسی یاد دادند.
مهمترین سفر ذوالقرنین به شمال وساخت سد فلزی است که در هفته آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد .
والسلام علیکم و رحمة الله