بسم الله الرحمن الرحیم
سوره نساء آیات ۳5 و۳6
موضوع : دادگاه خانواده
خداوند خانواده را دوست دارد. تشکیل خانواده را دوست دارد .شیطان طلاق وفروپاشی خانواده را می خواهد.خداوند انسجام واتحاد، محبت وصمیمیت را می پسندد.شیطان جدایی، پراکندگی وعداوت ودشمنی را می خواهد.
خانواده که تشکیل میشود زن و مرد از دو خانواده جدا با فرهنگهای مختلف ، سلیقه ها وتمایلات مختلف هستند.
وقتی زندگی آغاز شد آرام آرام مشکلاتی پیدا می شود واختلافاتی بین این دو نفر پیدا می شود.
اسلام اینگونه می پسندد که خود این دونفر با هنر خود اختلافات خود را حل کنند ، باید راه ورسم حل کردن اختلاف را بیاموزند وحتی الامکان به دیگران کشیده نشود.
خیلی از خانواده ها این مهارت را دارند و مثلا ۳۰ سال زندگی کرده ومشکلات را با تدبیر پشت سر گذاشته اند.
اما گاهی این اختلافات نمود خارجی پیدا می کند و اطرافیان وبستگان وهمسایگان و...متوجه می شوند که بین این زن وشوهر اختلاف هست.
الان در دنیا رسم این است که به دادگاه مراجعه می کنند.
و با طی مراحلی قاضی بینشان داوری می کند.
اما طرح خدا به عنوان خالق ما برای این مساله ایات 35 و 36 سوره نساء است .
کسی بیشتر از خدا ما را نمی شناسد وکسی بیشتر از خدا ما را دوست ندارد وکسی بیشتر از خدا خطرها ومشکلات وآسیب ها را نمی داند.
آیه 35 : « وَ إِن خِفتُم شِقاقَ بَینِهِما ... »
گاهی دو چیز باهم جمع می شوند بعد از هم جدا می شوند ، ولی گاهی یک چیز دو تکه می شود که به آن شِقاق گفته می شود.
این معنایش این است که اسلام و قرآن ، زن وشوهر را دوتا نمی داند ، یکی می داند.
واگر ترسیدید جدایی بین این دونفر را... یعنی جدا نشده اند ولی علائمی مشاهده می شود که نشان از مشکل و جدایی هست.
« فَابعَثوا حَکَمًا مِن أَهلِهِ وَ حَکَمًا مِن أَهلِها » انتخاب کنید یک داور از خانواده مرد ویک داور از خانواده زن ،
پس بنا بر عقل ، حَکَم داور باید یک آدم با تجربه وبا سواد و کاربلد و دلسوز و خیرخواه وکارشناس و...باشد.
« إِن یُریدا إِصلاحًا »اگر این دو نفر خواهان اصلاح هستند .
گاهی قصد اصلاح ندارند ومی خواهند لشگر کشی کنند و در این صورت صلح آشتی ایجاد نمی شود.
« یُوَفِّقِ اللهُ بَینَهُما » خدا هم به میدان می آید و بین زن وشوهر را آشتی ایجاد می کند. توفیق می دهد وعنایت می کند.داوری آن دو نفر به نتیجه می رسد.
« إِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا خَبیرًا » همه بدانند که حقیقت این است که خدا دانا وبا خبر است.
با استفاده از تفاسیر ، 20 نکته از این آیه خدمتتان عرض می کنیم . با نوشتن ونقل کردن مطلب طبق فرموده حضرت علی( ع) آن را به یاد بسپارید.
نکته اول....داوران از فامیل ها باشند.در دادگاهها قاضی آن قدر با این مسائل سر و کار داشته که نمیتواند به اندازه فامیل دلسوزی کند.دادگاهی که خدا پیشنهاد کرده سرشار از عاطفه است.چون دلسوزی زیاد و احتمال رسیدن به نتیجه اش از دادگاه بیشتر است .
نکته دوم...رسیدگی به اختلاف در این دادگاه سریع ، بی خرج و بدون مشکلات اداری است.
نکته سوم...اسرار این دادگاه به غریبه ها نمی رسد.
زنی نزد حضرت علی( ع) شکایت همسرش را برد . حضرت به او گفت: « شما سرهایتان را روی یک بالش می گذارید ، چرا آبروی هم را می برید ؟ »
در دادگاهی که خدا گفته آبروریزی نیست ، حَکَم دلسوز حرف را پنهان کرده و برای کسی نقل نمی کند .
نکته چهارم...علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد...« إِن خِفتُم » یعنی اگر ترسیدید .اقدام کنید نگذارید زمان برود واختلافات کهنه شود.
نکته پنجم...قبل از نگرانی از جدایی در زندگی مردم دخالت نکنید. بعضی ها همه اش در زندگی این و آن دخالت می کنند . بخشی از اختلافات خانوادگی به خاطر دخالتهای نابجای خانواده هاست.این نوع دخالتها ممنوع است .
نکته ششم...زن وشوهر یک روح در دو پیکرند. از کلمه « شِقاق » می فهمیم که یک چیز هستند که از هم جدا می شوند .
در اسلام زن وشوهر یک چیز واحدند ودو تا نیستند.
نکته هفتم...اقدام برای حل اختلاف باید زود وسریع انجام شود . « فـ » در عربی یعنی بلافاصله ، « فَابعَثوا حَکَمًا» یعنی بلافاصله وفوری داوری انتخاب کنید . نگذارید کینه وعداوت مثل سرطان وجود زن وشوهر را بگیرد ، باید سریع اقدام کرد.
نکته هشتم...جامعه وحکومت در برابر اختلاف خانواده ها مسوولیت دارد. به زن وشوهر نگفته که بروید صلح کنید، به جامعه گفته است ، پس مسلمانان و دولت و ... جامعه برای حل اختلاف خانواده ها مسؤولیت دارند.
یکی از پیامهای این آیه این است که مردم وحکومت برای حل اختلافهای خانواده مسؤول هستند ؛ مثلا باید آموزش بدهد یا مشکلات مالی را حل کند.
نکته نهم...بستگان وخویشان در رفع اختلافات خانواده ها مسؤولیت سنگین تری دارند.
نکته دهم...زن وشوهر در انتخاب داور حق یکسانی دارند.
نکته یازدهم...از هر خانواده یک نفر به داوری بیاید ولشگر کشی نکنید.
نکته دوازدهم...زن و شوهر باید حرف داورها را قبول کنند . به احترام خدا و صلح و سعادت به حرف داورها تن دهند.
نکته سیزدهم...مشکلات مردم را توسط خود مردم حل کنید ؛ مثل شورای حل اختلاف شهرها .
نکته چهاردهم...از آشتی دادن ناامید نشوید و نسبت به آن بی تفاوت نباشید. همان خدایی که مارا آفریده ، گفته که در اختلاف به دنبال داور بروید.اگر نتیجه نمی داد خدای حکیم ما را دنبال آن نمی فرستاد.
نکته پانزدهم...دلها به دست خداست و از عنایت خدا غافل نشوید. « یُوَفِّقِ اللهُ » داورها ؛ شما تنها نیستید ، خدا
به کمک شما می آید. مأیوس نباشید.
نکته شانزدهم...به عقل وتدبیر خود ننازید وتوفیق را از خدا بدانید. مؤمن همه موفقیت هایش را از خدا می داند...اینطوری غرور ما را نمی گیرد وخودمان را بالاتر از دیگران نمی بینیم ودرمشکلات به خدا تکیه می کنیم.
نکته هفدهم...طرح خدا برای این دادگاه بر اساس علم وآگاهی است. « إِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا خَبیرًا »
نکته هجدهم...داوران بدانند نباید جانبدارانه داوری کنند .خدا شما را می بیند ، هر جور فکر و عمل کنی ، خدا از تو مطلع و آگاه است.
نکته نوزدهم...به پاداش اصلاح وآشتی فکر کنید.
دختری نزد حضرت زهرا ( س ) آمد و حضرتبا صبوری جواب سوالهایش را دادند. دختر پرسید: « ببخشید معطل شدید . » حضرت فرمودند : « چرا ناراحت شوم ؟ در حالی که آن قدر مزد در قبال جوابهای من به تو میدهند. »
مزد این که یکی بین دو نفر را آشتی دهی ، خیلی زیاد است.
یک آشتی دادن ثواب یک سال عبادت دارد.
نکته بیستم...داوران حق ندارند به جدایی وطلاق حکم کنند. داوران برای آشتی آمده اند.
آیه 36 : « وَ اعبُدُوا اللهَ وَ لا تُشرِکوا بِهِ شَیئًا »
اگر می خواهید آشتی دادن صورت بگیرد ، باید بنده خدا باشید.
« وَ بِالوالِدَینِ إِحسانًا » رابطه هایمان با پدر ومادرمان باید زیبا باشد.
« وَ بِذِی القُربَی » و با فامیل مهربان باشیم .
اگر در یک جامعه روابط خوب باشد و باهم مهربان باشیم، طرح خدا اجرا می شود وگرنه همه باهم قهر می شوند.
« وَ الیَتامَی وَ المَساکینِ » و به فکر یتیمان وفقرا باشید.
« وَ الجارِ ذِی القُربَی » و با همسایگان نزدیک
« وَ الجارِالجُنُبِ » و با همسایگان دور رابطه داشته باشید .
« وَ الصّاحِبِ بِالجَنبِ » و با همنشین ها احسان کنید .
« وَ ابنِ السَّبیلِ » و از کسی که در راه مانده دست گیری کنید .
« وَ ما مَلَکَت أَیمانُکُم » و نسبت به خدمتکاران وزیردستان ملاطفت داشته باشید.
« إِنَّ اللهَ لایُحِبُّ مَن کانَ مُختالًا فَخورًا » خداوند آدمهای متکبر وفخر فروش را دوست ندارد.