۴۱۶۷

نَهيُ الوُلاةِ عَنِ الجودِ بِفَيءِ المُسلِمينَ

۲۲۷۹۲.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :جُودُ الوُلاةِ بِفَيءِ المُسلمينَ جَورٌ و خَتْرٌ.۱

۲۲۷۹۳.عنه عليه السلام ( ـ مِن كِتابِهِ إلى مَصقلَةَ بنِ هُبَيرَةَ الشَّيب ) : بَلَغَني عَنكَ أمرٌ إن كُنتَ فَعَلتَهُ فَقَد أسخَطتَ إلهَكَ. و عَصَيتَ إمامَكَ : أنَّكَ تَقسِمُ فَيءَ المُسلِمينَ الّذي حازَتهُ رِماحُهُم و خُيولُهُم. و اُرِيقَت علَيهِ دِماؤهُم، فِيمَنِ اعتامَكَ۲ مِن أعرابِ قَومِكَ. فَوالّذي فَلَقَ الحَبَّةَ و بَرأ النَّسَمَةَ. لَئن كانَ ذلكَ حَقّا لَتَجِدَنَّ لَكَ علَيَّ هَوانا. وَ لَتَخِفَّنَّ عِندي مِيزانا. فلا تَستَهِنْ بحَقِّ ربِّكَ. و لا تُصلِحْ دُنياكَ بِمَحقِ دِينِكَ. فتَكونَ مِن الأخسَرينَ أعمالاً. ألاَ و إنّ حَقَّ مَن قِبَلَكَ و قِبَلَنا مِن المُسلِمينَ في قِسمَةِ هذا الفَيءِ سَواءٌ : يَرِدونَ عِندي علَيهِ. و يَصدُرونَ عَنهُ.۳

۴۱۶۷

نهى شدن حكمرانان از بخشش اموال مسلمانان

۲۲۷۹۲.امام على عليه السلام :بخشش كردن حكمرانان از اموال عمومى مسلمانان، ستم و خيانت است.

۲۲۷۹۳.امام على عليه السلام ( ـ در نامه اى به مصقلة بن هبيره شيبانى، كارگزار حض ) نوشت : درباره تو گزارشى به من رسيده است كه اگر براستى چنين كارى كرده باشى، خشم خدايت را برانگيخته اى و از امام خود نافرمانى كرده اى. [شنيده ام ]تو اموال عمومى مسلمانان را كه با نيروى نيزه ها و اسبان خود به دست آورده اند و خون هايشان بر سر آن ريخته شده است، ميان اعراب طايفه ات، كه دور تو را گرفته اند. تقسيم كرده اى. سوگند به آن خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، اگر چنين چيزى درست باشد، بى گمان خودت را نزد من خوار و خفيف كرده اى و از ارزش خود پيش من كاسته اى. پس، حق پروردگارت را خوار و سبك مشمار و دنياى خود را با نابود كردن دينت آباد مگردان كه در اين صورت از شمار زيان كارترينان خواهى بود. بدان كه مسلمانانى كه نزد تو هستند و مسلمانانى كه اين جا پيش ما مى باشند، در اين اموال عمومى سهمى يكسان دارند. همه آنان براى گرفتن سهم خود از بيت المال پيش من مى آيند و همگى با سهم يكسان از پيش من مى روند.


1.. غرر الحكم : ۴۷۲۵.

2.اعتام الشيء : إذا اختاره؛ وعيمة الشيء: خياره (النهاية : ۳/۳۳۱).

3.نهج البلاغة : الكتاب ۴۳.