۳۶۵۶

المَلَكوتُ

الكتاب :

أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا خَلَقَ اللّه ُ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ».۱

وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ و الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ».۲

فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ».۳

الحديث :

۱۹۱۱۸.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :إنّ إبراهيمَ الخليلَ لمّا رُفِعَ في المَلَكوتِ و ذلكَ قَولُ ربِّي : «وَ كذلكَ نُرِي إبراهيمَ مَلَكوتَ السَّماواتِ و الأرضِ وَ لِيَكونَ مِن المُوقِنينَ» قَوَّى اللّه ُ بَصَرَهُ لمّا رَفَعَهُ دُونَ السَّماءِ حتّى أبصَرَ الأرضَ و مَن علَيها ظاهِرينَ و مُستَتِرينَ، فرأى رجُلاً و امرأةً على فاحِشَةٍ فدَعا علَيهِما بالهَلاكِ فهَلَكا. ثُمّ رأى آخَرَينِ فدَعا علَيهِما بالهَلاكِ فهَلَكا. ثُمّ رأى آخَرَينِ فدَعا علَيهِما بالهَلاكِ فهَلَكا. ثُمّ رأى آخَرَينِ فهَمَّ بالدُّعاءِ علَيهِما بالهَلاكِ فأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : يا إبراهيمُ. اكفُفْ دَعوتَكَ عن عِبادِي و إمائي ؛ فإنّي أنا الغَفورُ الرَّحيمُ الجَبّارُ الحَليمُ. لا تَضُرُّني ذُنوبُ عِبادي كما لا تَنفَعُني طاعَتُهُم. و لَستُ أسوسُهُم بشِفاءِ الغَيظِ كسِياسَتِكَ. فاكفُفْ دَعوتَكَ عن عِبادي فإنّما أنتَ عَبدٌ نذيرٌ. لا شَريكٌ في المَملَكةِ. و لا مُهيمِنٌ علَيَّ۴ و لا على عِبادي. و عِبادي مَعي بينَ خِلالٍ۵ ثلاثٍ : إمّا تابوا إلَيَّ فتُبتُ علَيهِم و غَفَرتُ ذُنوبَهُم و سَتَرتُ عُيوبَهُم. و إمّا كَفَفتُ عَنهُم عَذابي لعِلمي بأنّهُ سيَخرُجُ مِن أصلابِهم ذُرِّيّاتٌ مؤمِنونَ فأرفِقُ بالآباءِ الكافِرينَ. و أتأنّى بالاُمَّهاتِ الكافِراتِ. و أرفَعُ عَنهُم عَذابي ليَخرُجَ ذلكَ المؤمنُ۶ من أصلابِهِم. فإذا تَزايَلوا حَقَّ بهِم عَذابي و حاقَ بهِم بَلائي. و إن لَم يَكُن هذا و لا هذا فإنّ الّذي أعدَدتُهُ لَهُم مِن عَذابي أعظَمُ مِمّا تُريدُهُم بهِ. فإنّ عَذابي لعِبادي على حَسبِ جَلالي و كِبريائي. يا إبراهيمُ. فخَلِّ بَيني و بينَ عِبادي فإنّي أرحَمُ بهِم مِنكَ. و خَلِّ بَيني و بينَ عِبادي فإنّي أنا الجَبّارُ الحَليمُ العَلاّمُ الحَكيمُ. اُدَبِّرُهُم بعِلمي. و اُنفِذُ فيهِم قَضائي و قَدَري.۷

۳۶۵۶

ملكوت

قرآن :

«آيا در ملكوت آسمان ها و زمين و هر آنچه خدا آفريده است ننگريسته اند و اينكه شايد هنگام مرگشان نزديك شده باشد؟ پس به كدام سخن، بعد از قرآن ايمان مى آورند؟»

«و اين چنين ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم نشان داديم تا از جمله يقين كنندگان باشد».

«پس، پاك است خدايى كه ملكوت هر چيزى در دست اوست و به سوى او بازگردانده مى شويد».

حديث :

۱۹۱۱۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چون ابراهيم خليل به سوى ملكوت بالا برده شد، و آن فرموده پروردگار من است : «و اين گونه ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم نمايانديم، تا از يقين كنندگان باشد»، خداوند ديده او را، آن گاه كه به زير آسمانش بالا برد، چنان نيرويى داد كه زمين و موجودات آشكار و نهان آن را مشاهده كرد. پس، مَرد و زنى را در حال زنا ديد، نفرينشان كرد و هر دو هلاك شدند. آنگاه آن دو نفر ديگر را [در اين حال] ديد، آنها را نيز نفرين كرد و هر دو هلاك شدند. باز دو نفر ديگر را ديد و آنها را هم نفرين كرد و هر دو هلاك گشتند. سپس دو تاى ديگر را ديد و خواست نفرينشان كند كه خداوند به او وحى فرمود : اى ابراهيم! از نفرين بندگان و كنيزان من دست نگه دار؛ زيرا كه من آمرزنده و مهربان و جبّار و بردبارم. گناهان بندگانم به من زيانى نمى رساند همچنان كه طاعتشان سودم نمى رساند. من مانند تو نيستم كه براى خنك كردن دلم آنان را تنبيه كنم. پس، نفرين بندگان مرا بس كن؛ چرا كه تو در حقيقت بنده اى بيم دهنده اى نه شريك در پادشاهى [من ]و نه مراقب بر من و بندگان من. بندگانم در ارتباط با من سه گونه اند : يا به درگاه من توبه مى كنند و من توبه آنان را مى پذيرم و گناهانشان را مى آمرزم و عيب هايشان را مى پوشانم و يا عذاب خود را از آنها باز مى دارم؛ به اين دليل كه مى دانم به زودى از پشت هاى آنان نسل هايى مؤمن بيرون مى آيند و از اين رو با پدران كافر مدارا مى كنم و با مادران كافر با درنگ و حوصله رفتار مى نمايم و عذابم را از آنها بر مى دارم تا آن مؤمن از صلب آنان بيرون آيد و چون از هم جدا شدند، عذاب من درباره آنان تحقّق مى يابد و بلايم در ميانشان مى گيرد و اگر نه آن بود و نه اين (نه توبه كننده بودند و نه از آنان كه فرزندانى مؤمن به دنيا مى آورند) پس، عذابى كه برايشان آماده كرده ام بزرگتر از كيفرى است كه تو برايشان مى خواهى؛ زيرا عذاب من براى بندگانم بر حسب جلال و كبرياى من است. پس، اى ابراهيم! مرا با بندگانم وا گذار؛ چرا كه من از تو، به آنان مهربانترم و مرا با بندگانم وا گذار؛ زيرا كه من جبّار و بردبار و دانا و حكيمم؛ با علم خود آنان را تدبير مى كنم و قضا و قدرم را در ميان آنها به اجرا در مى آورم.


1.الأعراف : ۱۸۵.

2.الأنعام : ۷۵.

3.يس : ۸۳.

4.مُهَيمنا عليه : أي شاهدا عليه، و قيل : رقيبا و قيل : مؤتمَنا (مجمع البحرين : ۳ / ۱۸۹۵).

5.الخَلَّةُ : الخَصْلَة وزنا و معنىً. و الجمع خِلال (المصباح المنير : ۱۸۰).

6.في نسخة : «ليخرج اُولئك المؤمنون» (كما في هامش المصدر).

7.بحار الأنوار : ۱۲/۶۰/۵.