۱۵۷۸۳.وسائل الشيعة عن معاذِ بنِ مسلم النحويّ عن الإمامِبَلَغَنِي أنّكَ تَقعُدُ في الجامِعِ فَتُفتي الناسَ ؟ قلتُ : نَعَم. و أرَدتُ أن أسألَكَ عن ذلكَ قَبلَ أن أخرُجَ. إنّي أقعُدُ في المَسجِدِ فَيَجيءُ الرجُلُ فَيَسألُنِي عنِ الشيءِ. فإذا عَرَفتُهُ بالخِلافِ لَكُم أخبَرتُهُ بما يَفعلونَ. و يَجيءُ الرجُلُ أعرِفُهُ بِمَوَدَّتِكُم و حُبِّكُم فَاُخبِرُهُ بما جاءَ عنكُم. و يَجيءُ الرجُلُ لا أعرِفُهُ و لا أدري مَن هُو فَأقُولُ : جاءَ عن فلانٍ كذا. و جاءَ عن فلانٍ كذا. فَاُدخِلُ قَولَكُم فيما بينَ ذلكَ. فقالَ لي : اِصنَعْ كذا. فإنّي كذا أصنَعُ.۱

(انظر) وسائل الشيعة : ۱۸ / ۱۲۹ باب ۱۳. و ص ۱۵۲ باب ۱۴.

۳۱۲۲

استِفتاءُ النَّفسِ

۱۵۷۸۴.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :اِستَفتِ نفسَكَ و إن أفتاكَ المُفتونُ.۲

۱۵۷۸۵.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ( ـ لِعُمَرَ بنِ يَزيدَ بعدَ ما تَلا هذهِ الآيَةَ { ) : يا أبا حفصٍ. ما يَصنَعُ الإنسانُ أن يَتَقَرَّبَ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ بخلافِ ما يَعلَمُ اللّه ُ تعالى... ؟ !۳

۱۵۷۸۳.وسائل الشيعة ( ـ به نقل از معاذ بن مسلم نحوى ـ ) : امام صادق عليه السلام به من فرمود : شنيده ام كه در مسجد مى نشينى و به مردم فتوا مى دهى؟ عرض كردم : آرى. و اكنون مى خواهم پيش از آن كه بروم در اين باره از شما بپرسم. من در مسجد مى نشينم و كسى مى آيد و مسأله اى از من مى پرسد و من اگر بدانم كه از مخالفان شماست طبق مذهب خودشان به او جواب مى دهم. شخصى ديگر مى آيد كه من از دوستى و محبّت او نسبت به شما آگاهم. در اين جا بر اساس آنچه از شما وارد شده است پاسخش را مى دهم. شخصى هم مى آيد كه او را نمى شناسم و نمى دانم كيست. در اين موقع مى گويم : فلانى چنين گفته و فلانى هم اين طور گفته است و در ميان آنها نظر شما را هم جا مى دهم. حضرت فرمود : همين كار را بكن؛ زيرا من اينچنين عمل مى كنم.

۳۱۲۲

استفتاى از خود

۱۵۷۸۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :از [وجدان] خودت فتوا بخواه، اگر چه فتوا دهندگان [برخلاف آن ]فتوايت دهند.

۱۵۷۸۵.امام صادق عليه السلام ( ـ پس از تلاوت آيه «بلكه انسان از وضع خود آگاه است ) فرمود : انسان را چه سود كه برخلاف آنچه خداوند متعال [از باطن او ]مى داند به خداوند عزّ و جلّ تقرّب جويد... ؟


1.وسائل الشيعة : ۱۸/۱۰۸/۳۶.

2.كنز العمّال : ۲۹۳۳۹.

3.الكافي : ۲/۲۹۴/۶.