۱۶۹۵۸.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إنّه[ رسول اللّه صلى الله عليه و آله ]نَهى أن يَتَعَرَّضَ أحَدٌ لِلإمارةِ و الحُكمِ بينَ الناسِ. فقالَ : مَن سَألَ الإمارَةَ لم يُعَنْ علَيها و وُكِلَ إلَيها. و مَن أتَتهُ مِن غيرِ مَسألةٍ اُعِينَ علَيها.۱

(انظر) القضاء بين النّاس : باب ۳۳۱۴. الولاية على النّاس: باب ۴۱۶۱.

۳۳۱۱

خَصائِصُ القاضي فِي الإسلامِ

۱۶۹۵۹.الإمامُ عليٌّ عليه السلام ( ـ مِن كتابٍ كَتَبَهُ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ على م ) : ثُمّ اختَرْ لِلحُكمِ بينَ الناسِ أفضَلَ رَعِيَّتِكَ في نَفسِكَ. ممَّن لا تَضيقُ بهِ الاُمورُ. و لا تُمَحِّكُهُ الخُصومُ. و لا يَتَمادى في الزَّلَّةِ. و لا يَحصَرُ مِنَ الفَيءِ إلَى الحَقِّ إذا عَرَفَهُ. و لا تُشرِفُ نَفسُهُ على طَمَعٍ. و لا يَكتَفي بأدنى فَهمٍ دونَ أقصاهُ. و أوقَفَهُم في الشُّبُهاتِ. و آخَذَهُم بالحُجَجِ و أقَلَّهُم تَبَرُّما بمُراجَعَةِ الخَصمِ. و أصبَرَهُم على تَكشُّفِ الاُمورِ. و أصرَمَهُم عِند اتِّضاحِ الحُكمِ. مِمّن لا يَزدَهيهِ إطراءٌ. و لا يَستَميلُهُ إغراءٌ. و اُولئكَ قَليلٌ. ثُمّ أكثِر تَعاهُدَ (تَعهُّدَ) قَضائهِ.۲

۱۶۹۵۸.امام صادق عليه السلام :رسول خدا صلى الله عليه و آله نهى فرمود از اين كه كسى داوطلب امارت و داورى ميان مردم شود و فرمود: هر كه خواهان امارت شود، خداوند در كار امارت ياريش نكند و او را با همان كار وا گذارد و هر كس بدون آن كه خواهان امارت شود اين منصب به او وا گذار گردد، در كار آن يارى شود.

۳۳۱۱

ويژگى هاى قاضى از نظر اسلام

۱۶۹۵۹.امام على عليه السلام ( ـ در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر ـ ) نوشت : براى داورى ميان مردم، بهترين و برترين فردى را كه به نظرت مى رسد از ميان رعيت انتخاب كن؛ كسى كه كارها بر او تنگ نيايد [و از حل اختلافات در نماند] و [ستيزه گرى ]طرفين دعوا او را به لجاجت و پافشارى در رأى خويش وا ندارد۳. در لغزش فرو نرود و هر گاه حقيقت را شناخت [و به حكم نادرست خود پى برد]، از بازگشت به حق خوددارى نكند و خويشتن را در پرتگاه طمع ننشاند و به فهم سطحى قضايا بسنده نكند و دنبال فهم عميق و دقيق آنها باشد. در موارد شبهه ناك بيش از همه درنگ و احتياط كند و بيش از همه دنبال دليل و برهان باشد و از مراجعه داد خواهان كمتر به ستوه آيد و در كشف حقيقت دعاوى، از همه شكيباتر باشد و چون حقيقت روشن شد [در صدور حكم]، از هر كس ديگر بيشتر قاطعيت نشان دهد. كسى باشد كه مدح و ستايش، او را فريفته و خودبين نسازد و تشويق و تحريك، او را به سويى متمايل نسازد و البته چنين كسانى اندك شمارند. آن گاه، خودت به كار قضاوت او بسيار رسيدگى كن.


1.دعائم الإسلام : ۲/۵۲۷/۱۸۷۵.

2.نهج البلاغة : الكتاب ۵۳.

3.يا با سرسختى هر يك از متخاصمين در ادعاى خود، از رأى درست منحرف نشود.