۱۶۴۳۵.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إذا دَخَلَ المؤمنُ في قَبرِهِ كانَتِ الصلاةُ عن يَمينِهِ و الزكاةُ عن يَسارِهِ و البِرُّ مُظِلٌّ علَيهِ و يَتَنَحَّى الصَّبرُ ناحِيَةً. فإذا دَخَلَ علَيهِ المَلَكانِ اللَّذانِ يَلِيانِ مُساءَلَتَهُ قالَ الصَّبرُ للصلاةِ و الزكاةِ و البِرِّ : دُونَكُم صاحِبَكُم. فإن عَجَزتُم عَنهُ فَأنا دُونَهُ.۱

(انظر) الصديق : باب ۲۱۸۹. العمل : باب ۲۸۹۲.
كتاب الأعمال : باب ۲۹۱۶.
عنوان ۵۵۱ «الوقف».

۳۲۱۴

عَذابُ القَبرِ

۱۶۴۳۶.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :يا عِبادَ اللّه ِ. ما بعدَ المَوتِ لِمَن لم يُغفَرْ لَهُ أشدَّ مِن المَوتِ ؛ القَبرُ. فاحذَرُوا ضِيقَهُ و ضَنكَهُ و ظُلمَتَهُ و غُربَتَهُ... و إنّ المَعيشَةَ الضَّنْكَ الّتي حَذَّرَ اللّه ُ مِنها عَدُوَّهُ عَذابُ القَبرِ.۲

۱۶۴۳۷.عنه عليه السلام :فإنّكُم لو قد عايَنتُم ما قد عايَنَ مَن ماتَ مِنكُم لَجَزِعتُم و وَهِلتُم و سَمِعتُم و أطَعتُم. و لكنْ مَحجوبٌ عَنكُم ما قد عايَنُوا، و قَريبٌ ما يُطرَحُ الحِجابُ۳ !۴

۱۶۴۳۵.امام صادق عليه السلام :چون مؤمن به گور خويش درآيد، نماز در طرف راست او قرار گيرد و زكات در جانب چپ او و نيكوكارى بر فراز سرش سايه افكند و صبر در گوشه اى بايستد. پس، هر گاه دو فرشته مأمورِ سؤال بر او درآيند، صبر به نماز و زكات و نيكوكارى گويد: هواى يارتان را داشته باشيد. اگر نتوانستيد من به ياريش مى آيم.

۳۲۱۴

عذاب قبر

۱۶۴۳۶.امام على عليه السلام :بندگان خدا! براى كسى كه آمرزيده نشده، از مرگ سخت تر قبر است. پس، از تنگى و فشار و تاريكى و تنهايى قبر بترسيد... آن زندگى تنگى كه خداوند به دشمن خود نسبت به آن هشدار داده، عذاب قبر است.

۱۶۴۳۷.امام على عليه السلام :اگر آنچه را رفتگان شما ديده اند مى ديديد، هر آينه بى تاب مى شديد و وحشت مى كرديد و حرف شنوى مى داشتيد و فرمان مى برديد. امّا آنچه آنها ديده اند، از شما پوشيده است و زود باشد كه پرده فرو افتد.۵


1.الكافي : ۲/۹۰/۸.

2.الأمالي للطوسي : ۲۸/۳۱.

3.نهج البلاغة : الخطبة ۲۰.

4.قال ابن أبي الحديد : و هذا الكلام يدلُّ على صحَّة القول بعذاب القبر. و أصحابنا كلُّهم يذهبون إليه و إن شنَّع عليهم أعداؤهم من الأشعريَّة و غيرهم بجحده. (شرح نهج البلاغة: ۱/۲۹۸).

5.ابن ابى الحديد مى نويسد: اين سخن دال بر اين است كه اعتقاد به عذاب قبر درست است و هم مسلكان ما نيز همگى بر همين باورند؛ گر چه مخالفان اشعرى و غير اشعرىِ آنها با انكار اين موضوع، آنان را به باد انتقاد گرفته اند.