۲۹۷۰

سَترُ العُيوبِ

۱۴۷۸۸.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :مَن سَتَرَ عَلى مُؤمِنٍ فاحِشَةً فكأنَّما أحيا مَوؤودَةً.۱

۱۴۷۸۹.عنه صلى الله عليه و آله :مَن أطفَأ عَن مُؤمِنٍ سَيِّئَةً كانَ خَيرا مِمَّن أحيا مَوؤودَةً.۲

۱۴۷۹۰.عنه صلى الله عليه و آله :مَن عَلِمَ مِن أخيهِ سَيِّئَةً فسَتَرَها. سَتَرَ اللّه ُ عَلَيهِ يَومَ القِيامَةِ.۳

۱۴۷۹۱.عنه صلى الله عليه و آله :مَن سَتَرَ أخاهُ المُسلِمَ فِي الدّنيا سَتَرَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ.۴

۱۴۷۹۲.عنه صلى الله عليه و آله :مَن سَتَرَ أخاهُ في فاحِشَةٍ رَآها عَلَيهِ سَتَرَهُ اللّه ُ فِي الدّنيا و الآخِرَةِ.۵

۱۴۷۹۳.عنه صلى الله عليه و آله :و قَد قالَ لَهُ رَجُلٌ : اُحِبُّ أن يَستُرَ اللّه ُ عَلَيَّ عُيوبي ـ : اُستُرْ عُيوبَ إخوانِكَ يَستُرِ اللّه ُ عَلَيكَ عُيوبَكَ.۶

۱۴۷۹۴.عنه صلى الله عليه و آله :كانَ بِالمَدينَةِ أقوامٌ لَهُم عُيوبٌ فسَكَتوا عَن عُيوبِ النّاسِ. فأسكَتَ اللّه ُ عَن عُيوبِهِمُ النّاسَ. فماتُوا و لا عُيوبَ لَهُم عِندَ النّاسِ. و كانَ بِالمَدينَةِ أقوامٌ لا عُيوبَ لَهُم فتَكَلَّموا في عُيوبِ النّاسِ. فأظهَرَ اللّه ُ لَهُم عُيوبا لَم يَزالوا يُعرَفونَ بِها إلى أن ماتوا.۷

۲۹۷۰

عيب پوشى

۱۴۷۸۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس زشت كارىِ مؤمنى را بپوشاند، چنان است كه دختر زنده به گور شده اى را نجات داده باشد.

۱۴۷۸۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس گناه و كردارِ بدِ مؤمنى را بپوشاند، اين كار بهتر (ارزشمندتر) از آن است كه دختر زنده به گور شده اى را نجات دهد.

۱۴۷۹۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كه از برادر خود گناهى بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قيامت گناهان او را بپوشاند.

۱۴۷۹۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كه در دنيا عيب برادر مسلمان خود را بپوشاند، خداوند در روز قيامت بر او عيب پوشى كند.

۱۴۷۹۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كه از برادر خود كار زشتى مشاهده كند و آن را پوشيده نگه دارد، خداوند در دنيا و آخرت عيب پوش او باشد.

۱۴۷۹۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در پاسخ به مردى كه به ايشان عرض كرد : دوست دارم ) فرمود : عيبهاى برادرانت را بپوشان، تا خداوند عيبهاى تو را بپوشاند.

۱۴۷۹۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در مدينه مردمانى بودند كه عيبهايى داشتند، اما زبان از عيب جويى مردم فرو بستند. پس خداوند زبان مردم را از عيبجويى آنان فرو بست. در نتيجه، آن عدّه مُردند و مردم از عيبهاى آنان آگاه نشدند. در همين شهر مردمانى هم بودند كه عيبى نداشتند، امّا درباره عيبهاى مردم سخن مى گفتند. پس خداوند در آنان عيبهايى آشكار ساخت كه تا وقتى مُردند به آن عيبها معروف بودند.


1.كنز العمّال : ۶۳۸۸.

2.كنز العمّال : ۶۳۸۰.

3.الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۹/۷.

4.كنز العمّال : ۶۳۸۲.

5.كنز العمّال : ۶۳۹۲.

6.كنز العمّال : ۴۴۱۵۴.

7.بحار الأنوار : ۷۵/۲۱۳/۴.