الحديث :

۱۳۸۰۰.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ... بِهِ يُطاعُ الرَّبُّ و يُعبَدُ. و بِهِ تُوصَلُ الأرحامُ. و يُعرَفُ الحَلالُ مِنَ الحَرامِ. العِلمُ إمامُ العَمَلِ و العَمَلُ تابِعُهُ. يُلهَمُ بِهِ السُعَداءُ. و يُحرَمُهُ الأشقِياءُ.۱

(انظر) العقل : باب ۲۷۵۷. الذنب : باب ۱۳۶۵.

۲۷۸۸

فَضلُ العِلمِ عَلَى المالِ

۱۳۸۰۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلام ( ـ لِكُمَيلٍ لَمّا أخَذَ بِيَدِهِ و أخرَجَهُ إلَى ) : يا كُمَيلُ. العِلمُ خَيرٌ مِنَ المالِ. العِلمُ يَحرُسُكَ و أنتَ تَحرُسُ المالَ. و المالُ تَنقُصُهُ النَّفَقَةُ. و العِلمُ يَزكو عَلَى الإنفاقِ. و صَنيعُ المالِ يَزولُ بِزَوالِهِ.۲

۱۳۸۰۲.عنه عليه السلام :العِلمُ أفضَلُ مِنَ المالِ بِسَبعَةٍ : الأوّلُ : أنَّهُ مِيراثُ الأنبِياءِ و المالُ مِيراثُ الفَراعِنَةِ. الثاني : العِلمُ لا يَنقُصُ بِالنَّفَقَةِ و المالُ يَنقُصُ بِها. الثّالِثُ : يَحتاجُ المالُ إلَى الحافِظِ و العِلمُ يَحفَظُ صاحِبَهُ. الرّابِعُ : العِلمُ يَدخُلُ فِي الكَفَنِ و يَبقَى المالُ. الخامِسُ : المالُ يَحصُلُ لِلمُؤمِنِ و الكافِرِ و العِلمُ لا يَحصُلُ إلاّ لِلمُؤمِنِ. السّادِسُ : جَميعُ النّاسِ يَحتاجونَ إلَى العالِمِ في أمرِ دينِهِم و لا يَحتاجونَ إلى صاحِبِ المالِ. السّابِعُ : العِلمُ يُقَوِّي الرَّجُلَ عَلَى المُرورِ عَلَى الصِّراطِ و المالُ يَمنَعُهُ.۳

حديث:

۱۳۸۰۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :تحصيل دانش بر هر مسلمانى واجب است... با دانش است كه پروردگار فرمانبرى و پرستش مى شود و با دانش است كه پيوندهاى خويشاوندى برقرار مى ماند و روا از ناروا باز شناخته مى شود. دانش پيشواى عمل است و عمل پيرو آن مى باشد، به نيكبختان دانش الهام مى شود و شور بختان از آن محروم مى شوند.

۲۷۸۸

برترى علم بر ثروت

۱۳۸۰۱.امام على عليه السلام ( ـ وقتى دست كميل بن زياد را گرفت و او را به سوى گو ) فرمود : اى كميل! دانش بهتر از دارايى است؛ زيرا دانش از تو نگهبانى مى كند اما از دارايى تو بايد نگهبانى كنى، دارايى با خرج كردن كم مى شود، اما دانش با انفاق زياد مى گردد. و دست پرورده مال و ثروت با از بين رفتن آن از بين مى رود (احترام و موقعيت اجتماعى خود را از دست مى دهد).

۱۳۸۰۲.امام على عليه السلام :به هفت دليل، دانش برتر از دارايى است: اوّل: دانش ميراث پيامبران است و دارايى ميراث فرعونان. دوّم: دانش با انفاق كم نمى شود، اما دارايى با خرج كردن كم مى شود. سوّم: دارايى نيازمند نگهبان است، اما دانش دارنده خود را نگهبان است. چهارم: دانش در كفن هم با صاحب خود مى آيد، اما دارايى به جا مى ماند. پنجم: دارايى براى مؤمن و كافر فراهم مى آيد، اما دانش جز براى مؤمن حاصل نمى شود. ششم: همه مردم در كارهاى دينى خود به دانشمند نياز دارند، اما به شخص دارا نيازى ندارند. هفتم: دانش، آدمى را در گذر از صراط نيرو مى بخشد، اما دارايى مانع گذشتن او مى شود.


1.الأمالي للطوسي : ۴۸۸/۱۰۶۹.

2.نهج البلاغة : الحكمة ۱۴۷.

3.منية المريد : ۱۱۰.