۹۹۲۸.عنه عليه السلام ( ـ لَمّا ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ ـ ) : فُزتُ و رَبِّ الكَعبَةِ.۱

۹۹۲۹.عنه عليه السلام ( ـ بعد ما ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ ـ ) : و اللّه ِ ما فَجَأني مِن المَوتِ وارِدٌ كَرِهتُهُ، و لا طالِعٌ أنكَرتُهُ، و ما كُنتُ إلاّ كَقارِبٍ وَرَدَ، و طالِبٍ وَجَدَ.۲

۹۹۳۰.عنه عليه السلام :مَن الرائِحُ إلى اللّه ِ كالظَّمآنِ يَرِدُ الماءَ ؟! الجَنَّةُ تَحتَ أطرافِ العَوالي، اليومَ تُبلَى الأخبارُ، و اللّه ِ لأَنا أشوَقُ إلى لِقائهِم مِنهُم إلى دِيارِهِم.۳

۲۰۸۸

كَرامَةُ الشَّهادَةِ

۹۹۳۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلام ( ـ في التَّحريضِ عَلَى القِتالِ ـ ) : أيّها الناسُ. إنَّ المَوتَ لا يَفُوتُهُ المُقِيمُ. و لا يُعجِزُهُ الهارِبُ. ليسَ عَنِ المَوتِ مَحِيدٌ و لا مَحِيصٌ، مَن لَم يُقتَلْ ماتَ، إنّ أفضَلَ المَوتِ القَتلُ، و الذي نفسُ عَليٍّ بِيَدِهِ لَألفُ ضَربَةٍ بالسَّيفِ أهوَنُ مِن مَوتَةٍ واحِدَةٍ عَلَى الفِراشِ.۴

۹۹۲۸.امام على عليه السلام ( ـ پس از ضربت خوردن به دست ابن ملجم ـ ) فرمود : به خداوند كعبه سوگند كه رستگار شدم.

۹۹۲۹.امام على عليه السلام ( ـ بعد از ضربت خوردن به دست ابن ملجم ـ ) فرمود : به خدا سوگند، نه وارد شونده اى از سوى مرگ ناگهانى بر من وارد شد كه آن را ناخوش داشته باشم و نه آينده اى كه آن را نشناخته (نخواسته) باشم و [در علاقه مندى به مرگ ]نيستم، مگر همچون جوياى آبى كه به آب رسد و همانند جوينده اى كه [مطلوب خود را ]دريابد.

۹۹۳۰.امام على عليه السلام :كيست كه به سوى خدا رهسپار شود. همانند تشنه اى كه به آب مى رسد؟! بهشت در زير لبه نيزه هاست. امروز خبرها [ى پيش گفته ]آزموده و معلوم مى شود. سوگند به خدا كه اشتياق من به رويارويى با آنها (دشمنان) بيشتر از اشتياق آنان به خانه و كاشانه شان است.

۲۰۸۸

ارجمندى مقام شهادت

۹۹۳۱.امام على عليه السلام ( ـ در ترغيب به جنگ ـ ) فرمود : هلا مردم! كسى كه بايستد، از چنگ مرگ نرهد و كسى كه از مرگ بگريزد، آن را عاجز نكند. از مرگ گريز و گزيرى نيست ؛ كسى كه كشته نشود. مى ميرد. همانا برترين مرگ، كشته شدن است. سوگند به آن كه جان على در دست اوست. هزار ضربت شمشير آسانتر است از يك بار مردن در بستر.


1.بحار الأنوار : ۴۲/۲۳۹/۴۵.

2.نهج البلاغة: الكتاب۲۳.

3.. نهج البلاغة : الخطبة ۱۲۴.

4.شرح نهج البلاغة : ۱/۳۰۶.