۱۱۰۲۵.كمال الدين عن محمّد بن عبد اللّه الكوفي :لمّا حَضَرَت إسماعيلَ بنَ أبي عبدِ اللّه ِ الوَفاةُ جَزِعَ أبُو عبدِ اللّه ِ عليه السلام جَزَعا شَـديدا. فلمّا غَمَّضَهُ دعا بقَميصٍ غَسيلٍ أو جَديدٍ فَلَبِسَهُ، ثُمّ تَسَرَّحَ و خَرَجَ يَأمُرُ و يَنهى، فقالَ لَهُ بعـضُ أصحابِهِ : جُعِلتُ فِداكَ. لقد ظَنَنّا أن لا يُنتَفَعُ بكَ زمانا لِما رَأينا مِن جَزَعِكَ ! قالَ : إنّا أهلُ بيتٍ نَجزَعُ ما لم تَنزِلِ المُصيبَةُ، فإذا نَزَلَت صَبَرنا.۱

(انظر) وسائل الشيعة : ۲ / ۹۱۸ باب ۸۵.

۲۳۰۶

البُكاءُ عَلى مَوتِ المُؤمِنِ

۱۱۰۲۶.سنن النسائي عن أبي هريرة :ماتَ مَيِّتٌ مِن آلِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فاجتَمَعَ النِّساءُ يَبكِينَ علَيهِ فقامَ عمرُ يَنهاهُنَّ و يَطرُدُهُنَّ. فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : دَعهُنَّ يا عمرُ. فإنّ العَينَ دامِعةٌ و القَلبَ مُصابٌ و العَهدَ قريبٌ.۲

۱۱۰۲۵.كمال الدين ( ـ به نقل از محمّد بن عبد اللّه الكوفى ـ ) : چون مرگ اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام نزديك شد. حضرت سخت بيتابى كرد... اما همين كه چشمان او را بر هم نهاد. پيراهنى شسته يا نو خواست و آن را پوشيد و سپس بيرون آمد و به بيان اوامر و نواهى (كارهاى روزانه) پرداخت. يكى از اصحاب ايشان عرض كرد : فدايت شوم ! وقتى آن بيتابى شما را ديديم گمان برديم كه تا مدتى از شما بى بهره خواهيم ماند. حضرت فرمود : ما خاندانى هستيم كه تا مصيبت فرود نيامده است. بيتابى مى كنيم اما همين كه نازل شد، شكيبايى مى ورزيم.

۲۳۰۶

گريستن بر مرگ مؤمن

۱۱۰۲۶.سنن النسائي ( ـ به نقل از أبو هريرة ـ ) : يكى از افراد خاندان رسول خدا صلى الله عليه و آله در گذشت. زن ها جمع شده و بر او مى گريستند ؛ كه عمر برخاست و آنان را از گريستن نهى كرد و شروع به متفرّق كردن آنها نمود. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : اى عمر! رهايشان كن ؛ كه چشم، اشكبار است و دل، مصيبت ديده و داغشان، تازه مى باشد.


1.كمال الدين : ۷۳.

2.سنن النسائي : ۴/۱۹.