۱۰۷۴۹.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إذا كُنتَ دَخَلتَ في صَلاتِكَ فعلَيكَ بالتَّخَشُّعِ و الإقبالِ على صَلاتِكَ؛ فإنَّ اللّه َ تعالى يقولُ : «الذينَ هُم في صَلاتِهِم خاشِعُونَ» .۱

(انظر) البدعة : باب ۳۳۵. عنوان ۱۴۳ «الخشوع».

۲۲۴۶

تَفسيرُ الخُشوعِ

۱۰۷۵۰.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ( ـ لَمّا سُئلَ عنِ الخُشوعِ ـ ) : التَّواضُعُ في الصَّلاةِ، و أن يُقبِلَ العَبدُ بقَلبِهِ كُلِّهِ على رَبِّهِ.۲

۱۰۷۵۱.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ( ـ في قوِلِهِ تعالى : {Q} «الذينَ هُم في صَلاتِهِم ) : الخُشوعُ غَضُّ البَصَرِ في الصَّلاةِ۳.۴

۱۰۷۴۹.امام صادق عليه السلام :هرگاه وارد نماز شدى. با خشوع باش و به نمازت توجّه قلبى داشته باش؛ زيرا خداوند متعال [ در توصيف مؤمنان ] مى فرمايد : «همانان كه در نمازشان خاشعند».

۲۲۴۶

معناى خشوع

۱۰۷۵۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در پاسخ به اين پرسش كه خشوع چيست ـ ) فرمود : فروتنى در نماز و اين كه بنده با تمام دلش به پروردگار خود رو كند.

۱۰۷۵۱.امام صادق عليه السلام ( ـ درباره آيه: «همانان كه در نمازشان خاشعند» ـ ) فرمود : خشوع. عبارت است از فروهشتن چشم در نماز.۵


1.الكافي : ۳/۳۰۰/۳.

2.دعائم الإسلام : ۱/۱۵۸.

3.دعائم الإسلام : ۱/۱۵۸.

4.قال الطبرسي رحمه الله في ذيل قوله تعالى : «و الذينَ هُم في صلاتِهِم خاشِعُونَ» : أي خاضعون متواضعون متذلّلون، لا يرفعون أبصارهم عن مواضع سجودهم، و لا يلتفتون يمينا و لا شمالاً، و روي أنَّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله رأى رجلاً يعبث بلحيته في صلاته، فقال : أما أنّه لَو خَشَعَ قَلبُهُ لَخَشَعَت جَوارِحُهُ، و في هذا دلالة على أنّ الخشوع في الصلاة يكون بالقلب و بالجوارح : فأمّا بالقلب فهو أن يفرغ قلبه بجمع الهمّة لها و الإعراض عمّا سواها، فلا يكون فيه غير العبادة و المعبود، و أمّا بالجوارح فهو غضّ البصر و الإقبال عليها و ترك الالتفات و العبث. مجمع البيان : ۷/۱۵۷. و قيل: الخشوع على ما في القرآن الكريم إنّما هو خشوع البصر كما في قوله تعالى: «خُشَّعا أبصارُهم» (القمر:۷)،و خشوع القلب كما في قوله عزَّ و جلَّ: «أ لَمْ يَأْنِ للذين آمَنُوا أنْ تَخْشَعَ قلوبُهُم لِذِكْرِ اللّه ِ» (الحديد : ۱۶)، و خشوع الصوت كما في قوله : «و خَشَعَتِ الأصواتُ للرَّحمنِ فلا تَسْمَعُ إلاّ هَمْسا» (طه : ۱۰۸)، و خشوع الصلاة محمول على المعاني الثلاث.

5.طبرسى رحمه الله ذيل آيه: «و همانان كه در نمازشان خاشعند» مى گويد : يعنى، خاضع و خاكسار و فروتنند. چشم خود را از جايگاه سجده شان برنمى دارند و به راست و چپ نمى نگرند. روايت شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مردى را ديد كه در نمازش با ريش خود بازى مى كند. فرمود : «اين مرد اگر دلش خاشع بود، بى گمان اندامهاى او نيز خاشع بودند». اين حديث نشان مى دهد كه در نماز بايد هم دل خاشع باشد هم اعضا. خشوعِ قلب، اين است كه نمازگزار همه فكر و ذهن خود را متوجّه نماز كند و دلش را از هر چه جز نماز، فارغ گرداند ؛ به طورى كه در آن، جز عبادت و معبود چيزى نباشد و خشوعِ اعضا اين است كه چشمش را فرو اندازد و به نماز توجّه كند و از التفات به اين سو و آن سو و بازى كردن [با ريش و جز آن ]خوددارى ورزد. نيز گفته اند : خشوع. بر اساس آنچه در قرآن كريم آمده. عبارت است از خشوعِ چشم. چنان كه در آيه «ديدگانشان خاشع است» آمده است و خشوعِ دل چنان كه در آيه «آيا وقت آن نرسيده كه مؤمنان دلهايشان به ذكر خدا خاشع شود» آمده است و خشوعِ صدا چنان كه در آيه «و صداها براى خداى رحمان خاشع شد، پس چيزى جز زمزمه شنيده نشود» آمده است. خشوع در نماز، اين هر سه معنا را در برمى گيرد.