۷۹۰۷.عنه عليه السلام :قِيلَ لأميرِ المؤمنينَ عليه السلام : ما الزُّهدُ في الدنيا ؟ قالَ : تَنَكُّبُ حَرامِها.۱

۷۹۰۸.عنه عليه السلام :الزُّهدُ مِفتاحُ بابِ الآخِرَةِ. و البَراءةِ مِنَ النارِ. و هُو تَركُكَ كُلَّ شيءٍ يَشغَلُكَ عنِ اللّه ِ. مِن غَيرِ تَأسُّفٍ على فَوتِها. و لا إعجابٍ في تَركِها. و لا انتِظارِ فَرَجٍ مِنها. و لا طَلَبِ مَحمَدَةٍ علَيها. و لا عِوَضٍ مِنها. بل تَرى فَوتَها راحَةً و كَونَها آفَةً. و تكونُ أبدا هارِبا مِنَ الآفَةِ. مُعتَصِما بِالرّاحَةِ.۲

(انظر) الرضا بالقضاء : باب ۱۵۲۳.
المحجّة البيضاء : ۷ / ۳۴۵.

۱۶۱۴

صِفاتُ الزّاهِدِ

۷۹۰۹.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :قلتُ : يا جَبرَئيلُ. فما تَفسيرُ الزُّهدِ ؟ قالَ : الزاهِدُ يُحِبُّ مَن يُحِبُّ خالِقُهُ. و يُبغِضُ مَن يُبغِضُ خالِقُهُ. و يَتَحَرَّجُ مِن حَلالِ الدنيا و لا يَلتَفِتُ إلى حَرامِها. فإنَّ حلالَها حِسابٌ و حَرامَها عِقابٌ. و يَرحَمُ جَميعَ المسلمينَ كما يَرحَمُ نفسَهُ. و يَتَحَرَّجُ مِنَ الكلامِ كما يَتَحَرَّجُ مِنَ المَيتةِ التي قدِ اشْتَدَّ نَتْنُها. و يَتَحَرَّجُ عن حُطامِ الدنيا. و زِينَتِها كما يَتَجَنَّبُ النارَ أن تَغشاهُ. و يَقْصُرُ أمَلَهُ. و كان بَينَ عَينَيهِ أجَلُهُ.۳

۷۹۰۷.امام صادق عليه السلام :به امير المؤمنين عليه السلام عرض شد : زهدِ به دنيا چيست؟ فرمود : فرو گذاشتن حرامِ آن.

۷۹۰۸.امام صادق عليه السلام :زهد كليد درِ آخرت است و برائت از آتش. زهد آن است كه هر چه تو را از خدا باز دارد رها كنى. بى آن كه بر از دست دادن آن افسوس خورى و نه بر اثر فرو گذاشتن آن دچار خودپسندى شوى و نه چشمداشت گشايشى از آن داشته باشى و نه خواهان ستايشى در قبال اين كار و نه طالب عوض و جبران آن باشى. بلكه از دست دادن آن را مايه آسايش و بودن آن را آفتى [براى خود ]دانى و همواره از آفت گريزان باشى و به آسايش چنگ زنى.

۱۶۱۴

صفات زاهد

۷۹۰۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :گفتم : اى جبرئيل! تفسير زهد چيست؟ گفت : زاهد، آنچه را كه آفريدگارش دوست دارد. دوست مى دارد و آنچه را آفريدگارش ناخوش دارد. ناخوش مى دارد و از حلال دنيا مى پرهيزد و به حرام آن توجّه نمى كند ؛ زيرا حلال آن حساب دارد و حرامش كيفر؛ و [زاهد ]همچنان كه به خودش رحم مى كند، به همه مسلمانان نيز رحم مى كند و همچنان كه از مردار گنديده بسيار بد بو، دورى مى كند از سخن گفتن نيز مى پرهيزد و همچنان كه از آتش دورى مى كند، كه مبادا او را فرا گيرد، از خُرده ريزه هاى دنيا نيز كناره مى گيرد و آرزويش كوتاه است و مرگ را در برابر چشمِ خود دارد.


1.. بحار الأنوار : ۷۰/۳۱۰/۲.

2.بحار الأنوار : ۷۰/۳۱۵/۲۰.

3.بحار الأنوار : ۷۷/۲۰/۴.