۱۲۷۵

الدَّهرُ

۶۳۱۴.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :الدهرُ يُخلِقُ الأبدانَ و يُجَدِّدُ الآمالَ. و يُقَرِّبُ المَنيّةَ و يُباعِدُ الاُمنِيّةَ. مَن ظَفِرَ بهِ تَعِبَ. و مَن فاتَهُ نَصِبَ.۱

۶۳۱۵.عنه عليه السلام :إنّ الدهرَ لَخَصمٌ غيرُ مَخْصومٍ. و مُحتَكِمٌ غيرُ ظَلومٍ. و مُحارِبٌ غيرُ مَحروبٍ.۲

۶۳۱۶.عنه عليه السلام :إنّ الدهرَ يَجرِي بالباقِينَ كَجَريِهِ بالماضِينَ. ما يَعُودُ ما قَد وَلّى. و لا يَبقَى سَرمَداً ما فيهِ. آخِرُ فِعالِهِ كَأوَّلِهِ. مُتَسـابِقَةٌ اُمورُهُ. مُتَظاهِرَةٌ أعلامُهُ.۳

۶۳۱۷.عنه عليه السلام :إنّ الدهرَ مُوتِرٌ قَوسَهُ. لا تُخطِئُ سِهامُهُ. و لا تُؤسى جِراحُهُ. يَرمِي الحَيَّ بالمَوتِ. و الصَّحيحَ بالسَّقَمِ. و الناجيَ بالعَطَبِ.۴

۶۳۱۸.عنه عليه السلام :كيف تَبقى على حالتِكَ و الدهرُ في إحالَتِك؟!۵

۱۲۷۵

روزگار

۶۳۱۴.امام على عليه السلام :روزگار، بدنها را مى فرسايد و آرزوها را تازه مى كند، مرگ را نزديك مى گرداند و آرزو را دور مى سازد. هر كه به روزگار دست يابد، به رنج افتد و هر كه از دست دهد، رنجور شود.

۶۳۱۵.امام على عليه السلام :روزگار، خصمى است محكوم نشدنى و خواهانى است غير ستمگر و جنگاورى است شكست ناپذير.

۶۳۱۶.امام على عليه السلام :روزگار، بر ماندگان همچنان گذرد كه بر رفتگان گذشت. گذشته هاى دنيا ديگر باز نگردد و هيچ چيز در آن جاودانه نماند. آخرين اعمال آن مانند اوّلين آن است. كارها (بلاها)يش از يكديگر پيشى مى گيرند و نشانه هايش يكديگر را تأييد مى كنند.

۶۳۱۷.امام على عليه السلام :روزگار، زه كمان خود را بسته است. تيرهايش خطا نرود و زخمهايش درمان نشود، زنده را هدفِ تير مرگ قرار مى دهد و تندرست را آماج تير بيمارى، و نجات يافته را هدفِ تيرِ هلاكت.

۶۳۱۸.امام على عليه السلام :چگونه بر حال خود باقى مانى حال آن كه روزگار احوال تو را ديگرگون مى كند؟


1.بحار الأنوار : ۷۸/۶۷/۸.

2.غرر الحكم : ۳۶۲۸.

3.غرر الحكم : ۳۶۹۳.

4.نهج البلاغة : الخطبة ۱۱۴.

5.غرر الحكم : ۶۹۸۹.