۱۰۸۹

خَلقُ الأزواجِ

الكتاب :

وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجا لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لاَياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ».۱

فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجا وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْوَاجا يَذْرَأُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ».۲

وَ اللّه ُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجا وَ مَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَ لا تَضَعُ إِلاّ بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللّه ِ يَسِيرٌ».۳

(انظر) النجم : ۴۵. القيامة : ۳۹. النحل : ۷۲. الليل : ۳.

الحديث :

۵۱۷۵.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :لَو رَأيتَ فَرْدا مِن مِصْراعَيْنِ فيه كَلّوبٌ. أ كنتَ تَتَوهّمُ أنَّهُ جُعِلَ كذلكَ بلا مَعنى ؟ بَلْ كُنتَ تَعلمُ ضَرورَةً أنّهُ مَصْنوعٌ يَلْقى فَردا آخَرَ. فتُبْرِزُهُ لِيكونَ في اجْتِماعِهِما ضَرْبٌ مِن المَصلَحَةِ. و هكذا تَجِدُ الذَّكَرَ مِن الحَيوانِ كأنّهُ فَردٌ مِن زَوْجٍ مَهَيّأٌ مِن فَردٍ اُنْثى. فَيلْتَقيانِ لِما فيهِ مِن دَوامِ النَّسْلِ و بَقائهِ. فَتَبّا و خَيْبَةً و تَعْسا لمُنْتَحلي الفَلسَفةِ. كيفَ عَمِيَتْ قُلوبُهُم عن هذهِ الخِلْقَةِ العَجيبَةِ. حتّى أنْكروا التّدبيرَ و العَمْدَ فيها ؟!۴

۱۰۸۹

آفرينش جفتها

قرآن :

«و از نشانه هاى قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان جفتها آفريد تا به ايشان آرامش يابيد و ميان شما دوستى و مهربانى نهاد. همانا در اين نشانه هايى است براى مردمى كه بينديشند».

«آفريدگار آسمانها و زمين است. براى شما از خودتان جفتهايى آفريد و نيز براى چارپايان جفتهايى پديد آورد. با آفرينش همسران بر شمارتان مى افزايد. هيچ چيز همانند او نيست و اوست شنوا و بينا».

«خدا شما را از خاك و سپس از نطفه بيافريد. آنگاه جفتهاى يكديگرتان قرار داد. هيچ زنى آبستن نمى شود و نمى زايد مگر به علم او. و عمر هيچ سالخورده اى به درازا نكشد و از عمر كسى كاسته نگردد. جز آن كه همه در كتابى نوشته شده است. و اين كارها بر خدا آسان است».

حديث :

۵۱۷۵.امام صادق عليه السلام :اگر ديدى كه يكى از دو لنگه در، زلفين۵ دارد، آيا گمان مى برى آن زلفين بى خود و بى جهت نصب شده است؟ نه. بلكه بى شكّ پى مى برى كه تعبيه شده تا با لنگه ديگر جفت و بسته شود. لذا لنگه ديگر را فراهم مى آورى تا از اجتماع آنها سودى حاصل شود. به همين صورت است، وجود حيوان نر. گويى فردى از يك جفت است كه براى فردِ ماده مهيّا شده است. پس نر و ماده با هم جفت مى شوند، زيرا كه دوام و بقاى نسل در اين است. هلاك و نوميد و نگون بخت بادا اين مدّعيان فلسفه ! چگونه ديده دلشان، اين آفرينش شگفت را نمى بيند چندان كه وجود تدبير و آگاهى و قصد را در آن انكار مى كنند؟


1.الروم : ۲۱.

2.الشورى : ۱۱.

3.فاطر : ۱۱.

4.بحار الأنوار : ۳/۷۵.

5.حلقه اى باشد كه بر چارچوب درب نصب كنند و چفت يا زنجير را بدان اندازند. (فرهنگ معين : ۲ / ۱۷۴۵)