۱۰۳۷

مُراعاةُ الأَهَمِّ فَالأَهَمِّ

۴۹۴۴.صحيح البخاري عن ابن عبّاس :لَمّا بَعَثَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مُعاذَ بنَ جَبَلٍ إلى نَحوِ أهلِ اليَمَنِ. قالَ لَهُ : إنَّكَ تَقدَمُ عَلى قَومٍ مِن أهلِ الكِتابِ. فَليَكُن أوَّلَ ما تَدعوهُم إلى أن يُوَحِّدُوا اللّه َ تَعالى. فَإِذا عَرَفوا ذلِكَ فَأَخبِرهُم أنَّ اللّه َ فَرَضَ عَلَيهِم خَمسَ صَلَواتٍ في يَومِهِم و لَيلَتِهِم. فَإِذا صَلَّوا فَأَخبِرهُم أنَّ اللّه َ افتَرَضَ عَلَيهِم زَكاةً في أموالِهِم تُؤخَذُ مِن غَنِيِّهِم فَتُرَدُّ عَلى فَقيرِهِم. فَإِذا أقَرّوا بِذلِكَ فَخُذ مِنهُم. و تَوَقَّ كَرائِمَ أموالِ النّاسِ.۱

۴۹۴۵.التّوحيد عن ابن عبّاس :جاءَ أعرابِيٌّ إلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ. عَلِّمني مِن غَرائِبِ العِلمِ. قالَ : ما صَنَعتَ في رَأسِ العِلمِ حَتّى تَسأَلَ عَن غَرائِبِهِ ؟ !قالَ الرَّجُلُ : ما رَأسُ العِلمِ يا رَسولَ اللّه ِ ؟ قالَ : مَعرِفَةُ اللّه ِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ. قالَ الأَعرابِيُّ : و ما مَعرِفَةُ اللّه ِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ ؟ قالَ : تَعرِفُهُ بِلا مِثلٍ و لا شِبهٍ و لا نِدٍّ. و أنَّهُ واحِدٌ أحَدٌ ظاهِرٌ باطِنٌ أوَّلٌ آخِرٌ. لا كُفوَ لَهُ و لا نَظيرَ. فَذلِكَ حَقُّ مَعرِفَتِهِ.۲

۱۰۳۷

مراعات ترتيب اهمّيت

۴۹۴۴.صحيح البخارى ( ـ به نقل از ابن عباس ـ ) : هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله معاذ بن جبل را به سوى مردم يمن فرستاد. به او فرمود : تو نزد گروهى از اهل كتاب مى روى. از اين رو. مى بايد نخستين دعوت تو از آنان. يكتا پرستى خداوند متعال باشد. اگر توحيد را شناختند. به آنان باز گو كه خداوند در شبانه روزشان پنج نماز بر آنان واجب كرده است ؛ و هرگاه نماز را به پاى داشتند. به آنان بگو كه خداوند. در اموالشان زكات قرار داده تا از بى نيازشان ستانده شود و به تهى دستشان داده شود. پس هرگاه بدان اذعان كردند. از آنان زكات بگير و از گزيده اموال مردم. اجتناب كن.

۴۹۴۵.التوحيد ( ـ به نقل از ابن عباس ـ ) : مردى باديه نشين نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى رسول خدا! از شگفتى هاى دانش به من بياموز. فرمود : «تو با اساس علم چه كرده اى كه حال. خواهان شگفتى هاى آن هستى؟!». آن مرد گفت : اساس علم چيست اى رسول خدا؟ فرمود : «شناخت خداوند. چنان كه بايسته اوست». اعرابى گفت : شناخت بايسته خداوند چيست؟ فرمود : «او را بشناسى كه نظير، شبيه و انباز ندارد و او يگانه. يكتا، ظاهر، باطن، اوّل و آخر است و هم سنگ و همسان ندارد. اين است حقّ شناخت خداوند».


1.صحيح البخاري : ۶ / ۲۶۸۵ / ۶۹۳۷ و ج ۲ / ۵۲۹ / ۱۳۸۹.

2.التوحيد : ۲۸۴ / ۵.