۲۸۰۱.عنه صلى الله عليه و آله :حَمَلَةُ القرآنِ عُرَفاءُ أهلِ الجنّةِ. و المُجاهِدونَ في سبيلِ اللّهِ تعالى قُوّادُ أهلِ الجنّةِ. و الرُّسُلُ ساداتُ أهلِ الجنّةِ.۱

۲۸۰۲.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنَّ أهلَ الجنّةِ كلُّ مؤمنٍ هَيِّن لَيّنٍ.۲(انظر) عنوان ۳۱۳ «المستضعف».

۵۷۱

صِفَةُ أهلِ الجَنَّةِ

۲۸۰۳.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :أهلُ الجنّةِ جُرْدٌ مُرْدٌ كُحْلٌ. لا يَفنى شَبابُهُم، و لا تَبلى ثِيابُهُم.۳

۲۸۰۴.عنه صلى الله عليه و آله :يَدخُلُ أهلُ الجنّةِ جُرْدا مُرْدا مُكَحَّلِينَ. أبناءَ ثلاثينَ أو ثلاثٍ و ثلاثينَ.۴

۵۷۲

شُمولُ الجَنَّةِ

۲۸۰۵.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :كُلُّكُم يَدخُلونَ الجنّةَ. إلاّ مَن شَرَدَ على اللّهِ شِرادَ البَعيرِ على أهلِهِ.۵

۲۸۰۶.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :معاشِرَ شيعتِنا. أمّا الجنّةُ فلَن تَفوتَكُم سَريعا كانَ أو بَطيئا، و لكنْ تَنافَسُوا في الدَّرَجاتِ.۶

۲۸۰۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :حاملان قرآن، سرشناسان اهل بهشتند، و مجاهدان در راه خداوند متعال. سرداران اهل بهشت، و پيامبران، سروران اهل بهشت.

۲۸۰۲.امام على عليه السلام :همانا اهل بهشت هر مؤمن آسان گير نرمخو است.

۵۷۱

خصوصيّات اهل بهشت

۲۸۰۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اهل بهشت بدنى كم مو۷ و چهره اى بى مو۸ و چشمانى سرمه كشيده دارند. جوانى شان از بين نمى رود و جامه هايشان فرسوده نمى شود.

۲۸۰۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بهشتيان در حالى وارد بهشت مى شوند كه بدنهايى كم مو و چهره اى بى مو و چشمانى سرمه كشيده دارند و سنّشان سى يا سى و سه سال است.

۵۷۲

فراگير بودن بهشت

۲۸۰۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :همه شما به بهشت مى رويد مگر كسى كه از طاعت خدا بگريزد همچنان كه شتر از دست صاحب خود مى رمد و مى گريزد.

۲۸۰۶.امام زين العابدين عليه السلام :اى شيعيان ما! شما بهشت را هرگز از دست نمى دهيد، چه شتاب كنيد و چه كندى، اما براى رسيدن به درجات آن با هم رقابت كنيد.


1.بحار الأنوار : ۸/۱۹۹/۲۰۲.

2.غرر الحكم : ۳۴۰۰.

3.كنز العمّال : ۳۹۳۰۱.

4.كنز العمّال : ۳۹۳۲۹.

5.كنز العمّال : ۱۰۲۲۱.

6.بحار الأنوار : ۷۴/۳۰۸/۶۱.

7.صفت «جُرْد» كه در اصل عربى حديث به كار رفته. جمع «اَجْرَد» و به معناى كسى است كه فقط قسمتهايى از بدنش مانند خطّ سينه تا ناف و ساقهاى دست و پايش مو داشته باشد؛ مرد كم مو ـ م.

8.صفت «مُرْد» كه در اصل عربى حديث به كار رفته. جمع «اَمْرَد» و به معناى جوانى است كه تازه سبيلش روييده و صورتش هنوز مو در نياورده است ـ م.