انسان كامل. ضرورى است. به سخن ديگر. هم دانش مربوط به عقايد. «حكمت» است. هم دانش مربوط به اخلاق. و هم دانش مربوط به اَعمال. از اين روست كه قرآن كريم. پس از ارائه رهنمودهاى گوناگون در عرصههاى اعتقادى و اخلاقى و عملى. همه آنها را حكمت مىنامد و مىفرمايد :
(ذَ لِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ.۱ اين [ سفارشها ] از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى كرده است).
اين مفهوم از حكمت. نخستين فلسفه بعثت انبياى الهى است. قرآن كريم. در آيات متعدّدى. بر اين مطلب. تأكيد كرده است. از جمله در اين آيه :
(لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايَتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَبَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ. ۲ بى گمان. [ خدا] بر مؤمنان در برانگيختن فرستادهاى از ميان خود ايشان. منّت نهاده است. كه آياتش را برايشان مىخواند و آنها را پاكيزه مىگرداند و به ايشان. كتاب و حكمت مىآموزد. هر چند پيش از آن. در گمراهىِ آشكارى بودند).
۲. حكمت عملى
حكمت عملى. برنامه عملىِ رسيدن به مرتبه انسان كامل است. از نگاه قرآن و احاديث. هم دانش و هم عملى كه مقدّمه تكامل انسان اند. «حكمت» ناميده مىشوند. با اين تفاوت كه دانش. پلّه نخست تكامل. و عمل. پلّه دوم آن است. احاديثى كه حكمت را به فرمانبرى از خداوند متعال. مدارا با مردم. دورى از گناهان. و اجتناب از نيرنگْ تفسير كردهاند. به اين نوع از حكمت. اشاره دارند.۳
1.اسرا : آيه ۳۹.
2.آل عمران : آيه ۱۶۴. نيز. ر.ك : بقره : آيه ۱۲۹ و۱۵۱. جمعه : آيه ۲.
3.ر.ك: دانشنامه عقايد اسلامى : ج۲، ص۳۵۳ (معرفتشناسى/بخش پنجم/فصل يكم : معناى حكمت).