زندگى را انتخاب مىكنند و به عكس. شمارى از كسانى كه در خانوادههاى شايسته پرورش يافتهاند و محيط زندگى آنان سالم است، راه فساد و تباهى را بر مىگزينند.
علّيت فلسفى نيز چيزى جز مجموعه عوامل مؤثّر بر افعال انسان نيست كه هيچ گاه موجب سلب اراده از انسان نمىگردد و به تعبير ديگر. علّيت فلسفى در مورد افعال انسان. هيچ گاه تحقّق نمىيابد.
۲. جايز نبودن اِسناد «كار قبيح» و «ظلم» به خدا
دليل ديگر بطلان نظريّه جبر. اين است كه لازمه اين نظريّه. اِسناد دادن كارهاى قبيح به خداوند و ظالم دانستن خداست. اگر فاعلِ همه افعال. از جمله كارهاى قبيح انسان را خدا بدانيم، اين كارها به خدا منتسب خواهند شد. از سوى ديگر. مجبور كردن انسانها به گناه و مجازات آنها به خاطر انجام دادن گناه. ظلمى آشكار است. اين. در حالى است كه عقلاً محال است كه خداوند. مرتكب ظلم و كارهاى قبيح گردد.
به جهت همين ارتباطِ ميان نظريّه جبر و عدل خداوند است كه متكلّمان اماميّه. بحث جبر و اختيار را در ذيل بحث عدل خداوند و يا افعال خداوند. مطرح مىكنند و با ردّ نظريّه جبر. ظلم و كارهاى قبيح را از خداوند. نفى مىنمايند.۱
قرآن كريم تصريح مىفرمايد كه هر انسانى به مقتضاى دستاوردهاى خود. پاداش مىبيند و در نزد خداوند. به هيچ كس ستم نمىشود :
(مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ. ۲ هر كس نيكىاى بياورد. ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس بدىاى بياورد. جز مانند آن، جزا نمىشود و بر آنان ستم روا نمىگردد).
1.ر.ك : كشف المراد : ص ۳۰۸.
2.انعام : آيه ۱۶۰.