(انظر) المصيبة : باب ۲۳۰۷.
وسائل الشيعة : ۲ / ۹۲۰ باب ۸۷.

۲۳۰۵

سيرَةُ أهلِ البَيتِ عليهم السلام فِي المَصائِبِ

۱۱۰۲۴.الدعوات :كانَ للصادقِ عليه السلام ابنٌ فَبَينا هو يَمشِي بينَ يدَيهِ إذ غَصَّ فَماتَ، فَبَكى و قالَ : لَئن أخَذتَ لقد بَقَّيتَ، و لَئنِ ابتَلَيتَ لقد عافَيتَ، ثُمّ حُمِلَ إلى النِّساءِ فلَمّا رَأينَهُ صَرَخنَ فَأقسَمَ علَيهِنَّ أن لا يَصرُخنَ، فلَمّا أخرَجَهُ للدَّفنِ قالَ : سبحانَ مَن يَقتُلُ أولادَنا و لا نَزدادُ لَهُ إلاّ حُبّا ! فَلمّا دَفَنَهُ قالَ : يا بُنَيَّ. وَسَّعَ اللّه ُ في ضَرِيحِكَ و جَمَعَ بينَكَ و بينَ نَبِيِّكَ.۱

۲۳۰۵

راه و رسم اهل بيت عليهم السلام در مصيبتها

۱۱۰۲۴.الدعوات :يكى از پسران امام صادق عليه السلام در جلو آن حضرت راه مى رفت. كه ناگهان چيزى در گلويش گرفت و مُرد. حضرت گريست و گفت : [الهى] اگر بگيرى، هم تو هستى كه مى دهى و اگر بيمار گردانى، هم تو هستى كه عافيت مى بخشى. سپس پيكر او را نزد زنان برد. وقتى زنها آن كودك را ديدند شيون كردند. حضرت آنان را قسم داد كه شيون و فرياد نكنند. چون او را براى دفن بيرون آورد. فرمود : منزّه است خدايى كه فرزندان ما را مى كشد. اما جز بر عشق ما به او افزوده نمى شود و چون پيكرش را به خاك سپرد. فرمود : فرزندم! خداوند آرامگاه تو را گشايش دهد و تو را با پيامبرت گرد هم آورد.


1.الدعوات : ۲۸۶/۱۵.