برگزاری گردهمایی دانش پژوهان کلاس های نج…

مرکز آموزش نجوم و معرفی علوم نوین آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

گزارش تصویری رصد اولین خورشید گرفتگی قرن

در مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

رصدخورشید گرفتگی جزئی

توسط مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

آغاز ثبت نام دوره پاییز1401

در مرکز آموزش نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

گزارش تصویری کلاس های تابستان 1401

مرکز آموزش نجوم حرم حضرت عبدالعظیم (ع) برپا نموده است

 مرکز نجوم و معرفی علوم نوین آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه السلام ، طی چند دوره اقدام به برگزاری کلاسهای طب سنتی نموده است.


            

_مرکزآموزش نجوم و  معرفی علوم نوین آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه السلام، با تغییراتی که در چارت سازمانی اش بوجود آمد و حیطه علوم نیز به وظایفش اضافه شد در صدد برآمد که بجز نجوم در زمینه های دیگری نیز به فعالیت بپردازد، از جمله بحث طب سنتی که از سال 1388 با دعوت از حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد علی آقا رفیعی شروع به برگزاری دوره هایی در این زمینه نمود که بعدها با دعوت از اساتید دیگر از جمله دکتر سید سعید اسماعیلی، دکتر رضا منتظر و دکتر سید محمد سیادتی این کلاسها را گسترش داد .

_با توجه به اقبال عمومی به این رشته و اینکه هدف مرکز از برگزاری این دوره ها صرفاً  حفظ الصحه ( آموزش سبک زندگی سالم ) می‌باشد نه آموزش درمان به دانش پژوهان، این کلاسها متمایز و حائز اهمیت است.

_مباحثی که در طی 26 جلسه در این کلاس تدریس می‌شود شامل مزاج شناسی، تغذیه سالم، هفت اصل ضروری برای سلامتی، رساله ذهبیه امام رضا علیه السلام، آشنایی با داروهای خانگی و پیشگیری از بیماریها می‌باشد.

از سال 1388 تا کنون، قریب به 1500 نفر از استانهای تهران، لرستان، خراسان رضوی، قم، اصفهان، مازندران، گیلان و سمنان تحت آموزش قرار گرفته اند که خود گویای موفقیت این کلاسها در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم(ع) است.

         

تحقیق ذیل در کلاس طب سنتی -اسلامی دکتر احمد علی آقا رفیعی نوشته شده است.

- مقدمه
اهميت پزشكي
در حوزه ي علوم بشري ، پزشكي ،سر آمد همه ي دانش هاست ؛ چرا كه فلسفه ي ساير علوم،
بهره وري انسان از مواهب زندگي است و اين هدف ، جز در پرتو سلامت جسم و جان ، ميسر نيست . از اين رو ، امام باقر (ع) مي فرمايد :
وَ اعلَم اِن‍ََّ‍ه لا ع‍‍ِلمَ كَطَلَبِ السَّلامه َ ، و لا سلامه كَسَلامَهِ القَلبِ.
بدان كه نه هيچ دانشي چون جستن سلامت است و نه هيچ سلامتي چون سلامت دل .
اين سخن ، به روشني نشان مي دهد كه از نگاه اسلام ، طب روان ، ارجمند تر از طب تن ، وطب تن ، ارزشمند تر از ساير علوم است . اين حديث نبوي نيز بدان معنا اشاره دارد كه مي فرمايد :
العِلم ُ عِلمانِ : عِلمُ الأديان ِ و عِلمُ الأَبدانِ .
دانش بردو گونه است :دانش دين ها و دانش بدن ها .
طبابت ، كار خداوند است
قرآن كريم ،از ابراهيم خليل (ع) نقل مي كند كه فرمود:
" وَ إذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِِ "
و چون بيمار شوم ، او ( خداوند) شفايم مي دهد .
اين سخن ، بدين معناست كه طبابت ، كار خداوند متعال است و طبيب واقعي اوست .
خداوند است كه خواص درماني را در داروها نهاد و در نظام آفرينش ، براي هر دردي دارويي آفريد و به انسان ، استعداد شناخت درد ها و داروها و چگونگي درمان آنها را عنايت كرد و بدين سان ، او را مظهر نام هاي "طبيب " و " شافي " خود، قرار داد ، چنان كه پيامبران الهي نيز ( براي درمان بيماري هاي جان )مظهر اين نام هاي مقدس هستند. امام علي (ع) در توصيف پيامبر خدا مي فرمايد:
طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ ، قَدأحكَمَ مَراهِمَهُ ،واحمي مَواسِِِمَهُ ،يَضَعُ ذلِِكَ حَيثُ الحاجَةُ اِليهِ ، مِن قُلوبٍ عُميٍ ، وآذانٍ صُمًّ ، والسِنَةً بُكمٍ .مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ ، و مَواطُنَ الحَيرَةِ .
طبيبي بود كه طبابت بر بالين بيماران مي برد، مرهم را درست بر جايي كه بايد مي نهاد و آن جا كه بايسته بود، داغ مي نشاند . او اين همه را بدان جا مي رساند كه نيازمندش بود:دل هاي بي فروغ ،گوش هاي ناشنوا و زبان هاي ناگويا . با درمان خويش ،منزلگاه هاي بي خبري و جايگاه هاي سرگشتگي انسان را مي جست .
بنابراين ، از نگاه اسلام،طبيب و دارو خواه براي روح (جان / روان ) ، و خواه براي تن
( بدن / جسم ) ، تنها نقش يك واسطه را در نظام حكيمانه ي آفرينش ايفا مي كنند و درمان كننده ، فقط خداوند متعال است .

 -دانش نامه ي احاديث طبي
هرچند از نظر لغت و متون اسلامي ،"طب " ، شامل درمان بيماري هاي جسم وجان است و درمان كنندگان جسم هم مانند درمان كننده ي جان ،مظهر اسماي حسناي الهي هستند، و افزون براين ،" طب تن" و " طب روان " ، ارتباط بسيار نزديكي باهم دارند ( به گونه اي با تدبير رواني مي توان شماري از بيماري هاي جسماني را علاج كرد وبه عكس ، با درمان جسماني ، پاره اي از بيماري هاي رواني را مي توان درمان نمود)؛ اما طب تن و طب جان ، در نوشتارهاي اسلامي دو شود . بنابراين ،دانش نامه ي احاديث طبي ، تنها احاديثي را در خود جاي داده است كه در آنها بهداشت و يا درمان بيماري هاي جسمي مطرح شده است .موضوع مستقل اند. " طب روان " ، موضوع علم اخلاق است و اصطلاحاً به آن طب اطلاق نميگیرد.

-فصل يكم
-كم خوري
 -تشويق به كم خوري
پيامبر خدا(ص) : ساكنان يك خانه ،در اثر كم خوردن غذا، خانه ي شان نوراني مي گردد.
پيامبر خدا(ص) : هركس تسبيح گفتن او و به عظمت ياد كردن او از خداوند ،فراوان شود و خوراك وآشاميدن و خفتنش اندك گردد ،فرشتگان مشتاق او مي شوند.
امام علي(ع) : - در حكمت هاي منسوب به ايشان - : زندگي را براي خوردن مخواه ؛ بلكه خوردن را براي زندگي بخواه .
امام علي(ع) : - در حكمت هاي منسوب به ايشان -: عاقل رابايسته است كه به هنگام شيريني غذا،
تلخي دارو را نيز به ياد داشته باشد .
فايده هاي ظاهري كم خوري
الف – سلامت تن
پيامبر خدا(ص) : مادر همه ي داروها ، كم خوري است .
امام علي(ع) : كم خوري ، مانع بسياري از بيماري هاي جسم مي شود .
امام علي(ع) : خوراك را كم كن تا نا تن درستي ها را كم كني .
امام علي(ع) : هركس خوراكش كم باشد ،دردهايش نيز كم است .
امام علي(ع) : كم خوري ، مايه ي گرامي داشتن بيشتر خويش است وسلامت را بيشتر استمرار
مي بخشد .
امام علي(ع) : هركس در خوردن به كم بسنده كند ،سلامتيش بيشتر مي شود و انديشه اش به سامان مي رسد .
امام علي(ع) : سلامت تن ، از كمي غذا و كمي آب است .
امام رضا(ع) : اگر مردم در خوردن به كم بسنده مي داشتند ،بدن هايشان متعادل بود .
امام رضا(ع) : بدن ، به سان زمين پاك و آماده براي زراعت است كه اگر در آباداني و آبدهي بدان ، مراقبت شود ، به گونه اي كه آب ، نه فراوان تر از نياز بدان برسد تا آن را غرق كند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تشنگي گرفتار سازد ،آباداني اش استمرار مي يابد و خرمي اش فزوني
مي گيرد و كشتش بالندگي و بركت مي يابد ؛ اما اگر از آن غفلت شود ، به تباهي مي گرايد و علف هرز در آن مي رويد.
بدن ، چنين حكايتي دارد و تدبير در خوراك ونوشاك ، چنين است . پس سامان و سلامت مي يابد و عافيت در آن ، ريشه مي گستراند.
بنگر كه ... چه چيز با تو و با معده ات سازگار است و تنت با چه چيز نيرو مي گيرد و بدنت چه خوردني و نوشيدني اي را مي گوارد . همان را براي خويش مقرر بدار و خوراك خود گير .
ب –شادابي چهره
پيامبر خدا(ص) : برادرم عيسي ، از شهري گذر كرد كه در آن ، مرد وزني به يكديگر فرياد مي كشيدند . پرسيد : "شما را چه شده است ؟ ".
مرد گفت :اي پيامبر خدا! اين ، زن من است و او را مشكلي نيست . زني درستكار است ؛ اما دوست دارم از او جدا شوم .
گفت : " به هر حال ، به من بگوي كه او را چه مي شود ؟ ".
مرد گفت : بي آن كه كهن سال باشد ، چهره اش بي طراوت است .
گفت : " اي زن ! آيا دوست داري ديگر بار‌، چهره ات پر طراوت شود ؟ " .
زن گفت : آري .
به او گفت : " چون غذا مي خوري ، از سير شدن حذر كن ؛ زيرا اگر غذا بر سينه سنگيني كند و از اندازه افزون شود ، طراوت چهره از ميان مي رود " .
آن زن ، چنان كرد و ديگر بار، چهره اش طراوت يافت .
ج – طول عمر
لقمان : اگر خوراك انسان اندك باشد ، زياد زنده مي ماند .
فايده هاي باطني كم خوري
الف – صفاي انديشه
امام علي(ع): هركس خوراكش كم باشد ، انديشه اش صفا مي يابد .
ب – فروغ دل
پيامبر خدا(ص) :اگر كسي خوراك خود را كم كند ، درونش از نور ،سرشار مي گردد .
ج – رهايي از شيطان
پيامبر خدا0ص) :هركس ، ازاين خرسند مي شود كه خويش را از ابليس برهاند ، بايد گوشت و چربي خود را با كم خوري ، آب كند ؛ چرا كه از كم خوري ، حضور فرشتگان و فراوان انديشيدن در آنچه نزد خداوند است ، حاصل مي آيد .
پيامبر خدا(ص) : با كمي خوراك و نوشاك ، با نفس خويش جهاد كنيد تا فرشتگان بر شما سايه بگسترند و شيطان از شما بگريزد .
د – در آمدن به ملكوت آسمان ها
پيامبر خدا(ص) : پشمينه بپوشيد وميان بر بنديد و به گنجايش نيمه شكم بخوريد تا به ملكوت آسمانها در آييد .
پيامبرخدا(ص) : هركس كه شكمش پر باشد ، به ملكوت آسمان ها و زمين را ه نمي يابد.
ه – تقرب به درگاه خداوند
پيامبر خدا(ص) : كاستن از خوراك ،نزد خداوند، جايگاهي والا دارد.
پيامبر خدا(ص) : دوست داشتني ترين شما نزد خداوند ، كم خوراك ترين و سبك بدن ترين شماست .
امام صادق(ع) : نزديك ترين حالت بنده به خداوند ، هنگامي است كه شكم وي ، سبك باشد.
و – مجموعه اي از منافع كم خوري
پيامبر خدا(ص): هركس خوراكش اندك باشد ، تنش سلامت و دلش صفا مي يابد ؛ و هر كس خوراكش فراوان باشد ، تنش بيمار و دلش سخت مي گردد.
اما علي(ع) : بر شما باد ميانه روي در خوردني ها ؛ چرا كه اين كار ، از اسراف دورتر است ، مايه ي سلامت بيشتر تن مي گردد و در پرستش ،بيشتر ياري مي رساند.
مصباح الشريعه : در حديثي كه به امام صادق منسوب است - : كم خوري ، در ميان هر طايفه اي ، ستوده است ؛زيرا منفعت باطن و ظاهر ، در آن است .

 -فصل دوم
 -پرهيز
 -معناي پرهيز
امام كاظم(ع) : پرهيز ، آن نيست كه چيزي را به كلي وابگذاري و هيچ نخوري ؛ بلكه ، پرهيز ، آن است كه از چيزي بخوري ، اما كم بخوري .
امام رضا(ع) : پرهيز از يك چيز، واگذاردن آن نيست . پرهيز از يك چيز ، تنها كم خوردن از آن است.
الفقه المنسوب للامام رضا : از عالم ( امام كاظم ) روايت مي كنم كه فرموده است : " سر آمد پرهيزها ، مدارا با بدن است " .
امام كاظم(ع): هيچ دارويي نيست كه دردي را بر نينگيزد ، و هيچ چيزي براي بدن ، سودمند تر از آن نيست كه جز از آنچه بدان نياز دارد ،دست بشويد.
الدعوات : روايت شده است كه : آنچه را از زيانش آگاهي يافته اي ، مخور و هوسخويش را بر آسايش بدن ، برمگزين .
تشويق به پرهيز
پيامبر خدا(ص): معده ، خانه ي همه ي دردهاست و پرهيز ، ريشه ي همه ي درمان ها .
پيامبر خدا(ص) :پرهيز ، سر آمد درمان ،و معده ، خانه ي درد است . هربدني را به همان كه بدان خو مي گيرد ، عادت دهيد.
امام علي(ع) : معده ، خانه دردهاست و پرهيز ، سرآمد درمان . هر بدني را به همان كه بدان خو
مي گيرد ، عادت دهيد . با پرخوري ، تن درستي اي نخواهد بود.
امام صادق(ع): - خطاب به طبيب هندي - : من برتر از آنچه تو همراه داري ، به همراه دارم ... آنچه را پيامبر خدا(ص) فرموده است ، به كار مي گيرم و مي دانم كه معده ، خانه ي همه ي دردها وپرهيز ، يگانه درمان است . نيز بدن را بر نچه بدان خو مي گيرد ، عادت مي دهم .
امام علي(ع) : هركس برسختي پرهيز صبر نكند ، ناتن درستي اش به درازا مي انجامد .
امام علي(ع) : پرهيز ، مايه ي درستي تن است .
امام علي(ع) :‌تن درستي ، جز با پرهيز ، به دست نمي آيد .
آنچه درباره ي مدت پرهيز بيمار ، روايت شده است
معاني الاخبار – از جعفر بن اسماعيل ، از مردي ، در گفتگو با امام صادق(ع) - : از ايشان پرسيدم : بيمار ، چند روز ، پرهيز داده مي شود :
فرمود :‌"‌يك دبق ".
من نمي دانستم دبق چيست . از همين روي ، در اين باره از ايشان پرسيدم .
فرمود :" ده روز " .
طب الائمة – به نقل از يعقوب بن يزيد ، از يكي از مردانش ف از امام صادق(ع) - :" پرهيز ، يازده دين است و از آن پس ، پرهيزي نيست " .
مؤلف طب الائمة گفته است :"دين " ، يك واژه ي رومي و به معناي " يازده روز"است .
اما صادق : پرهيز ، پس از هفت روز ، براي بيمار ، سودي ندارد.
اظهار نظر
با توجه به ضعف سند حديث اول و دوم ، تنها حديث قابل اعتماد در اين باب ، حديث سوم است . بنابراين ، تعارضي در ميان نخواهد بود . علامه ي مجلسي در ذيل حديث سوم ، چنين مي گويد :
" برخي از پزشكان ، اين حديث را ناظر به صورتي معنا كرده اند كه بيمار ، پس از هفت يا يازده روز ، بهبود مي يابد ؛ اما اين تفسير ،تفسيري دور است .
مي توان اين حديث را به معناي پرهيز سخت ، تفسير كرد و يا آن را ناظر به آب وهوا و مزاج هاي مردمان در مكان و زمان صدور حديث ،دانست ".

 -فصل سوم
 -گرسنگي كشيدن
 -تشويق به گرسنگي كشيدن
پيامبر خدا :والا جايگاه ترين شما نزد خداوند آن است كه بيش از همه گرسنگي مي كشد و بيش از همه مي انديشد ؛و منفور ترين شما نزد خداوند متعال ، هر پر خواب پر خور پر آشام است .
پيامبر خدا(ص) : خوشا به حال آنان كه شكم ، تهي مي دارند و گرسنگي مي كشند . آنان كساني اند كه در روز قيامت ، سير مي شوند.
پيامبر خدا(ص) :همدمان گرسنگي در اين سراي ، همدمان سيري در سراي ديگرند و منفور ترين مردم نزد خداوند ، پر خوران آكنده شكم اند.
امام علي(ع) : گرسنگي ، چه نيكو خورشي است .
تنبيه الخواطر : يكي از صحابه روايت كرده كه پيامبر(ص)  كه درود خداوند بر وي و خاندانش باد  فرموده است :" پيوسته كوبه ي در بهشت را بزنيد تا برايتان باز شود ". رواي مي گويد ، گفتم: چگونه پيوسته كوبه ي در بهشت را بزنيم ؟
فرمود :" با گرسنگي وتشنگي " .
فايده هاي جسمي گرسنگي كشيدن
الف – سلامت تن
پيامبر خدا(ص) :روزه بداريد تا تن درست بمانيد .
پيامبر خدا(ص) : خداوند به يكي از پيامبران بني اسرائيل وحي كرد كه :" به طايفهات خبربده هيچ بنده اي ، يك روز براي خوشنودي من روزه نمي گيرد ، مگر آن كه تن او را سالم مي دارم و او را پاداشي بزرگ مي دهم ".
امام علي(ع) : روزه ، يكي از دو طريق سلامت است .
امام علي(ع) : گرسنگي كشيدن ، سودمند ترين درمان است .
امام علي(ع) : گرسنگي وبيماري ، با هم گرد نمي آيند .
ب – خوش مزگي غذا
امام هادي(ع) : شب زنده داري ، خواب را شيرين تر مي كند و گرسنگي ، غذا را خوش مزگي
مي افزايد .
فايده هاي روحي گرسنگي كشيدن
الف – دامن در كشيدن از گناه
امام علي(ع) :‌گرسنگي كشيدن ، چه نيكو ياري اي براي پاك دامني است .
امام علي(ع) : گرسنگي كشيدن ، چه نيكو ياري دهنده اي براي سركشي نفس و شكستن عادت آن است .
امام علي(ع) :- در ديوان منسوب به ايشان - :
خود را گرسنه بدار كه گرسنگي ، از آثار پرهيزگاري است / آن كه زمان درازي را گرسنگي كشد ، سر انجام روزي ( روز قيامت ) سير خواهد شد .
ب – رهايي از شيطان
پيامبر خدا(ص) : شيطان در درون آدمي زاده به سان خون ، جريان مي يابد . گذرگاه هاي او را با گرسنگي ، تنگ كنيد .
ج – تقرب به درگاه خداوند
امام علي(ع) : - در حديث معراج - : پيامبر(ص) در شب معراج ، از پروردگار خود خواست و چنين گفت : پروردگارا ! مرا به كاري راه نماي كه با آن به تو نزديك شوم .
فرمود :" شبت را روز ، و روزت را شب بدار ".
پرسيد : پروردگارا! چگونه توان كرد ؟
فرمود :" خواب خويش را نماز ، و خوراك خود را گرسنگي قرار بده .
اي احمد ! به عزت و جلالم سوگند ، هيچ بنده اي برايم چهار چيز را تضمين نمي كند، مگر اين كه او را به بهشت در مي آورم : زبان فرو بندد و آن را جز بدانچه به وي مربوط است ، نگشايد؛ دل خويش را از وسواس حفظ كند ؛ آگاهي من از او واين را كه او در زير نگاه من است ، پاي بدارد ؛ و نور ديده اش ، در گرسنگي باشد .
اي احمد ! كاش ، شيريني : گرسنگي ، سكوت ، خلوت و آنچه را از آن به ارث برده اند ،‌
چشيده بودي ! ".
فرمود :" حكمت ، حفظ دل ، تقرب به خداوند ، اندوه دائم ، كم هزينگي براي مردم ، حقگويي ، و اهميت ندادن به اين كه در گشايش و آساني مي زيد يا در سختي و دشواري .
اي احمد ! آيا مي داني با كدام حالت و وقت ، بنده به من تقرب مي جويد ؟".
گفت :‌نه ، اي پروردگار !
فرمود : " آن هنگام كه گرسنه يا در حالت سجده باشد ".
د –  رسيدن به علم وحكمت.
پيامبر خدا(ص) : دل ،به هنگام تهي بودن درون ، بار حكم ، بر مي گيرد .
پيامبر خدا(ص): چون همدمان گرسنگي و تفكر را ديديد ، به آنان نزديك شويد ؛ چرا كه حكمت ، آنان را همراهي مي كند .
پيامبر خدا(ص) :خداوند مي فرمايد : : پنج چيز را در پنچ چيز نهادم ؛ اما مردم ، آنها را در پنج چيز ديگر مي جويند و نمي يابند : دانش را در گرسنگي و رنج و تلاش قرار دادم ، در حالي كه مردم آن را در سيري و آسايش مي جويند . در نتيجه آن را نمي يابند " .
عدهالداعي : خداوند متعال به داوود اين گونه وحي فرستاد :" اي داوود ! ... من دانش را در گرسنگي و رنج وتلاش نهاده ام ؛ اما آنان آن را در سيري و آسايش مي جويند و در نتيجه آن را نمي يابند ".
ه- ديدن خداوند با ديده ي دل
پيامبر خدا(ص) : جگر هاي خود را گرسنه وبدن هايتان را برهنه داريد ... ، شايد كه حق را با دل هايتان ببينيد .
عيسي(ع) : جگرهاي خود را گرسنه و تن هايتان را برهنه بداريد ، شايد كه دل هايتان ، خداوند را ببيند .
عيسي(ع) " – خطاب به حواريون - :اي همراهان هميشگي ! شكم هاي خويش را گرسنه ، جگرهاي خود را تشنه و تن هاي خويش را برهنه بداريد ، شايد كه دل هايتان ، خداوند را ببيند .

 -فصل چهارم
 -پرخوري
 -نكوهش پر خوري
امام صادق(ع) : پرخوري ، نا خوشايند است .
پيامبر خدا(ص9 : آدمي هيچ ظرفي را بدتر از شكم ، پر نكرده است . آدمي زاده را چند لقمه بسنده
مي كند كه كمرش را راست بدارد. اگر نفس آدمي بر او چيرگي يافت ، يك سوم معده براي خوراك ، يك سوم براي نوشاك و يك سوم براي نفس كشيدن خواهد بود .
پيامبر خدا(ص) : پس از من ،روشي جديد در جامع پديد خواهد آمد : مؤمن به اندازه ي يك معده
مي خورد و كافر به اندازه ي هفت معده .
پيامبر خدا(ص) : مؤمن ، به اندازه ي يك معده مي خورد و كافر ، به اندازه ي هفت معده مي خورد .
مسند ابن حنبل - به نقل از ابوبصره ي غفاري - : چون هجرت كردم ، به حضور پيامبر رسيدم . در آن زمان هنوز اسلام نياورده بودم . او برايم از گوسفندي كوچك اندام – كه هميشه براي خانواده اش از آن مي دوشيد – شير دوشيد .من شير را نوشيدم و چون آن شب را به صبح رساندم، اسلام آوردم .
آن شب خانواده پيامبر گفتند : امشب نيز گرسنه مي خوابيم ، چنان چه ديشب گرسنه خوابيديم !
پيامبر خدا در آن ديگر روز برايم گوسفندي دوشيد . شير آن را خوردم و سيراب شدم .
پيامبر خدا از من پرسيد : " آيا سيراب شدي ؟ "
گفتم ك اي پيامبر خدا ! سيراب شدم . پيش از اين ، هيچ وقت اين اندازه نه سير و نه سيراب شده بودم !
پيامبر فرمود :" كافر، به اندازه ي هفت معده مي خورد ومؤمن ، به اندازه ي يك معده مي خورد".
المستدرك : - به نقل از جعده - : از پيامبر خدا – چون مردي بسيار سير را ديد و با دست به شكم وي اشاره كرد – شنيدم كه فرمود : " اگر اين غذايي كه خورده در غير اين شكم قرار داشت براي وي بهتر بود " .
امام علي(ع) : پرخوري ، نشانه ي شكم بندگي است و شكم بندگي ، بدترين عيب هاست .
امام علي(ع) : - در حديث معراج - : خداوند متعال فرمود : " ... اي احمد ! دنيا و همدمانش را منفور بدار و آخرت و همدمانش را دوست بدار " .
گفت :‌پروردگارا ! همدمان دنيا چه كساني ، و همدمان آخرت ، چه كساني اند ؟
فرمود :‌" همدمان دنيا كساني اند كه خوردن ، خنديدن ، خفتن و خشم آوردنشان ، بسيار است".
نكوهش خوردن غذاهاي رنگارنگ
پيامبر خدا(ص) : كساني از امت من ، پديد خواهندآمد كه در آسايش ، زاده مي شوند و در آن ، تغذيه مي گردند، همت آنان ، گونه هاي خوراك و نوشاك است .و يكديگر را به زبان
مي ستايند . آنان ، بدهاي امت من هستند.
پيامبر خدا(ص) : مرداني از امت من خواهند بود كه غذاهاي رنگارنگ مي خورند ،نوشيدني هاي رنگارنگ مي نوشند ، جامعه هاي رنگارنگ مي پوشند و در سخن گفتن ، پر چانگي مي كنند . اينان ، بد هاي امت من هستند.
پيامبر خدا(ص) : بد ترين كسان امت من ، آناني هستند كه در رفاه ، زاده شده ودر آن ، تغذيه گرديده اند. آنان ، غذاهاي رنگارنگ مي خورند ، لباس رنگارنگ مي پوشند ، بر
مركب هاي گونه گون سوار مي شوند ودر سخن گفتن نيز پر چانگي مي كنند.
امام علي(ع) :غذا هاي رنگارنگ ، شكم را بزرگ و سرين را سست مي كند.
زيان هاي ظاهري پر خوري
الف-انواع ناتن درستي ها
امام علي(ع) :هر كس در دل خود ، درخت علاقه به انواع غذا ها را بكارد ، ميوه ي گونه هاي
ناتن درستي را مي چيند .
امام علي(ع) : اعتاد به سيري ، انواع درد ها را به همراه مي آورد .
امام علي(ع) : اند ك اند كساني كه به فراواني ، غذاي افزون بر نياز خورده باشند و
ناتن درستي ها همدمشان نشده باشد.
امام علي(ع) : سيري ، بيماري را افزون مي سازد .
امام علي(ع) : از اعتياد به سيري حذر كن ؛ چرا كه ناتن درستي ها را تحريك مي كند و
بيماري ها را بر مي انگيزد.
امام علي(ع) : اندك اند كساني كه غذا بسيار خورده با شند و بيمار نشده باشند .
امام علي(ع) : چه بسا خوردني كه مانع خوردن ها مي شود.
امام علي(ع) : هر بيماري اي از پر خوري است ، مگر تب، كه ناگاه به بدن در مي آيد .
ب- كاهش تن درستي
امام علي(ع) : هركس خوردنش بسيار شود ، تن درستي اش كاهش مي يابد و هزينه اش بر وي سنگين مي گردد .
امام علي(ع) : با پر خوري ، تن درستي اي نخواهد بود .
امام علي(ع) : تن درستي و پر خوري ، با هم گرد نمي آيند .
امام صادق(ع) : تباهي تن ، در فراواني خوراك است ؛ تباهي كشت ، در ارتكاب گناه ؛ و تباهي شناخت ،‌در واگذاردن صلوات بر برترين مردمان ،‌يعني پيامبر خدا
گند بويي
امام علي(ع) : بسيار خوردن ، گند بويي مي آورد .
زيان ها ي باطني پر خوري
الف – تباهي پاك دامني
پيامبر خدا(ص) : دل ترسو ، شكم سيري ناپذير و شهوت جنسي شديد ، چه بد همدستاني بر
ضد دين هستند.
امام علي(ع) : پر خوري ،يار مناسبي براي گناهان است .
امام علي(ع) :‌پر خوري ، پاك دامني را تباه مي كند .
اما علي(ع) :‌پرخوري ، سرمستي مي آورد و پاك دامني را تباه مي سازد .
امام علي(ع): پرخوري ، بدهمدمي براي پاك دامني است .
امام باقر(ع) : شكم ، چون پر شود ،‌سركشي مي آورد .
ب – تباهي نفس
پيامبر خدا(ص) : دل ها را با فراواني خوراك و نوشاك نميرانيد ؛ زيرا دل به سان كشت ، اگر آب زيادي بدان رسانده شود ، مي ميرد .
پيامبر خدا(ص) : از زيادي غذا بپرهيزيد ؛ چرا كه نشان قساوت بر دل مي نهد ، بدن را در فرمابري از خدا كند مي كند و اراده ها را از شنيدن اندرز ناشنوا مي سازد .
پيامبر خدا(ص) : هركس به پر خوردن و پر نوشيدن خو بگيرد ، سنگ دل مي شود.
امام علي(ع) : فراواني خواب و خوراك ، نفس را تباه مي كند و زيان مي آورد.
ج – پوشيده ماندن تيز هوشي
امام علي(ع) : هركس سيري اش افزون شود ،شكم سيري ،او را سنگين مي سازد و هر كس شكم سيري ، او را سنگين سازد ، ميان او و تيز هوشي ، پرده مي افتد .
امام علي(ع) : پرخوري ، با تيز هوشي سازگار نيست .
امام علي(ع) : پرخوري ، حجاب تيز هوشي مي شود.
امام علي(ع) :‌پرخوري و تيز هوشي ، با هم گرد نمي آيند .
د – ظلمت دل
پيامبر خدا(ص) : شكم ، سير مداريد ، كه نور معرفت در دل هايتان خاموش مي شود.
امام علي(ع) : - در حكمت هاي منسوب به ايشان - : فراواني خوراك ، دل را مي ميراند ، چنان كه فراواني آب ، كشت را مي ميراند
امام علي(ع) : اگر شكم حتي از مباح پر شود ،‌دل از يافتن راه درست ، كور مي گردد.
ه – آشفتگي خواب ها
امام علي(ع) : از پر خوري بپرهيز ؛ زيرا هركس همدم آن شود ، ناتن درستي هايش افزون مي گردد و خواب هايش آشفته مي شود.
و – كمي عبادت
امام علي : پر خوري و انجام دادن كارهاي واجب ، در بر هم ، گرد نمي آيند .
امام علي(ع) : با وجود سه چيز ، در سه چيز ديگر ، طمع مبند ؛ با پرخوري در
شب زنده داري، با خفتن همه ي شب در نورانيت سيما ، و با همراهي با فاسقان در ايمن بودن از دنيا .
المحاسن – به نقل از حفص بن غياث ، از امام صادق – : " ابليس براي يحيي بن زكريا چهره آشكار ساخت و ناگاه يحيي ديد كه از هر چيزي بر او آويزه هايي است . از او پرسيد : اي ابليس ! اين آويزه ها چيست ؟
گفت : اينها ،هوس هايي است كه آدمي زاده را بدانها گرفتار ساخته ام .
پرسيد : آيا از اينها چيزي هم براي من هست ؟
گفت : شايد روزي سير شده باشي و در نتيجه ، اين سيري ، تو را از نماز و ياد خدا ، سنگين كرده باشد .
يحيي گفت :‌با خدا، عهد مي بندم كه هرگز شكم خويش را از خوراك ، پر نكنم .
ابليس هم گفت : با خدا وند ، عهد مي بندم كه هرگز مسلماني را اندرز ندهم ! " .
امام صاق(ع) سپس فرمود :‌" اي حفص ! جعفرو خاندان جعفر را با خدا اين عهد است كه هرگز براي دنيا كار نكنند ".
عيسي :‌اي زادگان اسرائيل ! فراوان مخوريد ؛ زيرا هركس زياد بخورد، فراوان نيز مي خوابد و هركس فراوان بخوابد ،‌نماز اندك مي گزارد و هركس نماز اندك بگزارد ، از غافلان شمرده مي شود.
حلية الاوليا ء – به نقل از وهيب بن ورد - :به ما خبر رسيده كه ابليس ناپاك ،براي يحيي بن زكزيا آشكار شد و به او گفت :‌مي خواهم تورا اندرزي بدم .
يحيي گفت :‌" دروغ مي گويي . تو خير مرا نمي خواهي ؛ اما به هر روي ، درباره ي
آدمي زاده به به من بگو ".
گفت :‌آنان نزد ما سه دسته اند :
دسته اي از آنان در برابر ما سخت ترين هستند.آهنگ يكي از آنان مي كنيمك و انتظار
مي كشيم تا او را بفريبيم و بر او توان يابيم .سپس به استغفار و توبه مي شتابد و همه ي چيزهايي را كه اوبه چنگ آورده ايم ،‌بر ما تباه مي سازد .ديگر بار ،به سراغ او مي رويم و اونيز ديگربار به سراغ آمرزش خواهي مي رود .نه از او نوميد مي شويم ونه كار خود را با او بر مي آوريم و از همين روي ،‌در رنجيم .
دسته ي ديگر ، در دستان ما ، گردكي را مي مانند كه در دست كودكان است . آنان را
بدان جا كه مي خواهيم ، مي افكنيم و آنان خود ، براي ما عهده دار خويش شده اند.
اما دسته ي ديگر ، همانند تو معصوم اند و ما هيچ خواسته اي درباره ي آنان توان نمي يابيم .
يحيي به او گفت : " بدين سان ، آيا درباره ي من به چيزي توانايي يافته اي ؟‌".
گفت : نه ، مگر يك بار : تو غذايي پيش روي نهاده بودي تا آن را بخوري . من پيوسته آن را نزد تو دوست داشتني ساختم ، تابيش از آنچه مي خواستي ، از آن خوردي . آن شب ، خفتي و بر خلاف هر شب ،‌براي نماز بر نخواستي .
يحيي به او گفت : " قطعاٌ از اين پس ، تا زنده ام ، هيچ گاه شكم از غذايي ، سير نمي كنم ".
ابليس هم گفت : قطعاٌ پس از تو ، هيچ گاه آدمي زاده ي ديگري را اندرز نمي دهم .
ز – دوري از خداوند
پيامبر خدا(ص) : گرسنگي ، نور حكمت است و سيري مايه ي دوري از خداوند .
پيامبر خدا(ص) : در پيشگاه خداوند ،‌هيچ چيز منفور تر از شكمي كه پر باشد ، نيست .
پيامبر خدا(ص) : منفور ترين شما در پيشگاه خداوند متعال ، هر پر خواب پر خور پر نوش است .
پيامبر خدا(ص) : خداوند آن را كه فراتر از سيري مي خورد ،‌آن را كه طاعت پروردگار خويش وا مي گذارد ،‌آن را كه سنت پيامبر وا مي نهد ، آن را كه به پيمان خويش پشت پا مي زند، آن را كه خاندان پيامبر را دشمن مي دارد و آن را كه همسايگان خويش را مي آزارد ، دشمن
مي دارد.
پيامبر خدا(ص) : يك بار جبرئيل ، در ساعت و روزي كه پيش تر در آن نمي آمد ، نزد من آمد.
به او گفتم : اي جبرئيل ! در ساعت و روزي نزد من آمده اي كه پيش تر نمي آمدي !مرا ترساندي!
گفت :‌" اي محمد ! درحالي كه خداوند ، همه ي گناهان پيشين و پسين تو را آمرزيده است ، چه چيزي تو را مي ترساند ؟". آن گاه گفت ‌:‌" پروردگارت تو را به چه چيز بر انگيخته است؟" . باز گفت :‌"‌پروردگارت تورا از پرستش بتان ،‌نوشيدن مي ، ناسزا گويي ، در گيري با مردمان ،‌و از چيزي ديگر كه به دنيا و آخرت مربوط شود ، باز مي دارد. پروردگارت به تو مي گويد :‌اي محمد ! هيچ چيز را به اندازه ي شكم پر ، منفور نداشتهام .
امام باقر(ع) : نزد خداوند ، هيچ چيز ي منفور تر از شكم پر نيست .
امام صادق(ع) : دور ترين مردمان از خداوند ، كسي است كه شكمش پر باشد .
امام صادق(ع) : خداوند پرخوري را دشمن مي دارد.
امام صادق(ع) : شكم با خوردن ،‌سركش مي شود . نزديك ترين حالت بنده به خداوند هنگامي است كه شكمش سبك باشد و دور ترين حالت بنده از خداوند نيز آن هنگام است كه شكمش پر باشد .
ح –گرسنگي در روز قيامت
پيامبر خدا(ص) : آن كه در دنيا از همه سير تر است ، در روز قيامت از همه بيشتر گرسنگي
مي كشد .
الكافي : پيامبر خدا(ص) فرمود ‌: " آن كه در دنيا بيشتر از ديگران پر خوري آروغ مي زند، در آخرت " – يا فرمود " در روز قيامت "- : از همه بيشتر گرسنگي مي كشد ".
امام علي(ع) :‌ابو جحيفه ، در حالي كه آروغ مي زد ، نزد پيامبر آمد . پيامبر فرمود :‌" جلوي آروغ خود را بگير . سير ترين مردم در دنيا ، گرسنه ترينشان در روز قيامت هستند " .
ابوجحيفه ، از آن پس تا هنگامي كه به ديدار پروردگار شتافت ، هيچ گاه شكم خويش را پر نكرد .
الامالي – به نقل از عطيه بن عامر جهني - :‌از سلمان فارسي ، در حالي كه او را به غذا خوردن واداشته بودند ، شنيدم كه گفت :‌ مرا بس است ! از پيامبر خدا شنيدم كه مي فرمود :‌ "سير ترين مردم در دنيا ، گرسنه ترين آنان در آخرت هستند . اي سلمان ! دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است ".
امام صادق(ع) : پيامبر خدا(ص) ، صداي آروغ مردي را شنيد . فرمود :‌" اي بنده ي خدا ! آروغت را كوتاه كن ؛ زيرا كساني كه در روز قيامت ،‌بيشترين گرسنگي را مي كشند ، آناني هستند كه در دنيا سير ترين مردم بوده اند " .
مجموعه اي از زيان هاي پرخوري
پيامبر خدا(ص) :از شكم سيري حذر كنيد ؛ چرا كه مايه ي : تباهي تن ، به بار آمدن بيماري و سستي در عبادت است .
اما علي(ع) : از شكم سيري حذر كنيد ؛ چرا كه؛ مايه ي : قساوت دل ، سستي در نماز و تباهي تن است .
امام علي(ع) : - در حكمت هاي منسوب به ايشان - : هر كه سير شود ، در همان دم ، سه كيفر
( مجازات ) مي بيند : بر قلب او پرده افكنده مي شود ، بر چشمش خواب آلودگي مي افتد و بر بدنش سستي چيره مي گردد .
لقمان - خطاب به پسرش - : پسرم ! اگر معده پر شود ، انديشه خواب مي رود ، حكمت لال
مي شود واندام ها از عبادت فرو مي نشينند .
مصباح الشريعه – در حديثي كه به امام صادق منسوب است - : بسيار خفتن ، از نوشيدن بسيار ، و بسيار نوشيدن ، از سيري فراوان ، زاده مي شود و اين دو ، انسان را نسبت به فرمانبرداري از خدا سنگين مي كنند و دل را سخت تر از آن مي كنند كه تفكر وخضوع داشته باشد .
مصباح الشريعه – در حديثي كه به امام صادق منسوب است - : براي دل مؤمن ، هيچ چيز ي زيانبار تر از پرخوري نيست و آن ، دو چيز را پديد مي آورد :‌سنگ دلي و برانگيختن شوت .
زيان هاي خوردن پس از سيري
پيامبر خدا : خوردن پس از سيري پيسي مي آورد .
الدعوات : روايت شده كه وارد ساختن غذا به معده ، در حالي كه در آن غذايي ديگر وجود دارد ، درد بي درمان است .

 -فصل پنجم
 -آدا ب غذا خوردن
 -شستن دست ها پيش وپس از غذا
پيامبر خدا : شستن دست ها پيش و پس از غذا ، شفايي براي تن و مايه ي بركت در
روزي است .
پيامبر خدا(ص) :‌شستن دست ها پيش از غذا ، فقر را دور مي كند و شستن دست ها پس از غذا ، اندوه را مي راند و چشم را سلامت مي دهد .
الأمالي – به نقل از هشام بن سالم ، از امام صادق ، از پدرانش- : پيامبر خدا فرمود :
" هركس از اين خرسند مي شود كه خير وبركت خانه اش بسيار باشد ، در هنگام آورده شدن غذا وضو بسازد ؛ و هركس پيش و پس از غذا وضو بسازد ، در گشايش روزي بزيد و از هر بلايي در تن خويش ، بركنار باشد ".
هشام بن سالم گفت : امام صادق به من فرمود : " اي هشام بن سالم ! مقصود از وضو در اين جا ، شستن دست ها پيش و پس از غذاست " .
پيامبر خدا(ص): هركس كه بخوابد و بر دستانش بوي گوشت مانده باشد ، جز خويش را نكوهش نكند.
پيامبر خدا(ص) : اگر كسي از شما در حالي خوابيد كه در دستانش بوي گوشت بود و آن را نشست و آن گاه عارضه اي بر وي رسيد ، مباد جز خويش را نكوهش كند .
پيامبر خدا(ص) : هرگاه كسي از شما غذايي مي خورد ، چربي گوشت را از دستان خويش بشويد .
پيامبر خدا(ص) : هرگاه كسي از شما غذايي مي خورد ، چربي گوشت را از دست خود بشويد تا كساني را كه با آنان برخورد مي كند ، نيازارد .
كنز العمال – به نقل از ابن عباس : - روزي ، پيامبر(ص) نماز مي گزارد . در آن هنگام ، از مردي بوي گوشت حس كرد . چون نماز را به پايان برد، به او فرمود : " چرا بوي گوشت را از خود نشسته اي؟".
دعائم الاسلام : پيامبر خدا به شستن دستان پس از غذا امر كرد و فرمود : " شيطان ، اين چربي باقي مانده را بو مي كشد " .
پيامبر خدا(ص) : چربي غذا را از دستان كودكان خود بشوييد ؛ چرا كه شيطان ، اين چربي باقيمانده را بو مي كشد و كودك در خواب از او مي ترسد و دو فرشته ي كاتب اعمال نيز آزار مي بينند .
امام علي(ع) : شستن دست ها پيش و پس از غذا ، موجب فزون شدن عمر است وسبب زدودن چربي از جامه هاست و ديده را نيز جلا مي دهد .
امام علي(ع) : بركت غذا : وضو ساختن ( شستن دست ها ) پيش و پس از آن است . شيطان ، بسيار علاقمند به چربي گوشت است . هرگاه كسي از شما به بستر مي رود ، بايد كه بوي چربي گوشت را از دستان خويش بشويد .
امام صادق(ع) : دست هايتان را پيش و پس از غذا بشوييد ؛ چرا كه فقر را مي برد و بر عمر مي افزايد.
الكافي – به نقل از سليمان جعفري - : امام كاظم(ع) فرمود :‌" شايد سفره اي بگسترند و در اين ميان ، يكي بخواهد دست خود را بشويد . مناسب است ميزبان جهت آسودگي خاطر ميهمانان بگويد :‌هركس دستانش تميز است ، اشكال ندارد بدون شستن دستان ، غذا بخورد " .
گذاردن سبزي در سفره
پيامبر خدا(ص) : سفره هايتان را به سبزي آذين كنيد ؛ زيرا آن ، همراه با گفتن بسم الله ، شيطان را مي راند .
امام صادق(ع) : هر چيز را زيوري است و زيور سفره ،‌سبزي است .
الكافي – به نقل از حنان - : با امام صادق(ع) بر سفره اي نشسته بودم . ايشان دست به سوي سبزي دراز كرد ، در حالي كه من به دليل بيماري اي كه داشتم ، از آن پرهيز نمودم .
امام به من رو كرد و فرمود :‌" اي حنان ! مگر نمي داني نزد امير المؤمنان هيچ طبقي آورده نمي شد ، مگر اين كه سبزي هم داشت ؟
گفتم : فدايت شوم ! چرا ؟
فرمود :‌" زيرا دل هاي مؤمنان ، سبز است و به همانند خويش ، ميل دارد " .
الكافي – به نقل از موفق مديني ، از پدرش - : روزي ، امام كاظم(ع) در پي من فرستاد و مرا براي غذا خوردن نزد خود نگه داشت . چون سفره آوردند ، در آن سبزي نبود . امام دست بداشت و سپس به غلام فرمود : " مگر نمي داني كه من از سفره اي كه در آن سبزي نباشد، نمي خورم ؟ برايم سيزي بياور " .
آن غلام رفت و سيزي آوردو بر سر سفره نهاد . پس ، امام دست به سفره گشود و خورد.
در آوردن كفش ها
پيامبر خدا(ص) : به هنگام غذا ، كفش هايتان را در آوريد ؛ چرا كه اين ، رفتاري زيباست .
پيامبر خدا(ص) :‌چون غذا نهاده مي شود ، كفش هاي خويش را در آوريد ؛ زيرا اين كار ، موجب آسايش بيشتر پاهايتان است .
پيامبر خدا(ص) : چون غذاي كسي را نزد وي آوردند و كفش به پا داشت ،كفش را از پاي در آورد ؛ چرا كه اين كار ، موجب آسايش بيشتر پاهاست و آن ، از سنت پيامبر است .
بر زبان آوردن نام خدا
پيامبر خدا(ص) : هر غذايي كه بر آن نام خدا برده نشود ، درد است و هيچ بركتي در آن نيست .
امام علي(ع) در سفارش هاي خود به كميل - : به گاه غذا خوردن ؛از آن كسي نام ببر كه با وجود نام او ، ديگر هيچ دردي زيان نمي رساند و نامش ، شفاي همه ي بيماري ها و
نا تن درستي هاست .
امام علي(ع)  خطاب به فرزند خويش امام حسن - : فرزندم ! هيچ لقمه ي سرد و گرمي را مخور و هيچ جرعه ي كم و زيادي را منوش ، مگر آن كه پيش از خوردن و نوشيدن بگويي:
" خداوندا ! من در خوردن و نوشيدن خويش ، سلامت از درد و رنج آن و توان يابي با آن براي :‌انجام دادن طاعت ، ياد آوردن و سپاس گزاري تو ، تا زماني كه اين خورده و نوشيده را در بدنم باقي مي گذاري ، مي خواهم و نيز مي خواهم كه با نيرويي كه از اين به من
مي دهي ، مرا به پرستش خويش بر انگيزي و نيكو پرهيز كردن از نافرماني ات را به من الهام فرمايي "‌.
اگر اين كار را كردي ، از درد و رنج و از گزندهاي احتمالي آن ، در امان مي ماني .
امام صادق(ع) : امير مؤمنان فرمود :‌"‌براي كسي كه بر غذاي خود نام خدا ببرد ،ضمانت
مي كنم كه از آن غذا ، به هيچ درد و رنجي گرفتار نمي شود " .
ابن كوا – كه اين را شنيد – پرسيد : اي اميرمؤمنان ! من ديروز غذايي خوردم و نام خدا را نيز به گاه خوردن آن بردم ؛ اما آن مرا آزار داد !
فرمود :‌" اي نادان ! شايد كه چند گونه غذا خورده اي ، وبر برخي گونه ها نام خدا برده و بر برخي ديگر نام خدا نبرده اي " .
امام صادق(ع) به نقل از پدرانش- :امير مؤمنان فرمود :‌" هيچ گاه به بدگواري ،مبتلا نشده ام"
پرسيدند :‌چرا ؟
فرمود : " زيرا هيچ لقمه اي به سوي دهان نبرده ام ، مگر اين كه نام خدا را بر آن ،ياد
كرده ام ".
المحاسن – به نقل از مسمع بن عبدالملك - : به امام صادق(ع) گفتم : من گاه ، احساس بدگواري مي كنم .
فرمود :‌"آيا نام خدا مي بري ؟ ".
گفتم :بسم الله هم گفته ام !
فرمود :‌"شايد غذاهاي گوناگون مي خوري ؟ ".
گفتم :‌آري .
فرمود :‌" براي هرگونه ، بسم الله مي گويي ؟ ".
گفتم : نه .
فرمود :‌" از همين جاست كه به بدگواري ، گرفتار مي شوي " .
الكافي – به نقل از مسمع - : نزد امام صادق ، از اين كه پس از خوردن غذا از آن آزار
مي بينم ، اظهار ناراحتي كردم .
فرمود ‌:‌"‌بسم الله نمي گويي ؟‌"
گفتم :‌بسم الله هم مي گويم ؛ اما غذا مرا آزار مي دهد !
فرمود :‌"‌آيا هنگامي كه با سخن گفتن ، رشته ي آن بسم الله پيشين را مي گسلي و سپس ديگر بار به غذا ادامه مي دهي ، دوباره نام خدا را مي بري ؟‌".
گفتم : نه .
فرمود :‌"‌از همين جاست كه غذا به تو زيان مي رساند . زنهار كه اگر به گاه ادامه دادن به غذا ،ديگر بار نام خدا را مي بردي ، غذا تو را زيان نمي رساند "‌.
امام علي(ع) :‌هركس كه مي خواهدغذايي او را آزار ندهد ، تا گرسنه نشده ،چيزي نخورد و
آن گاه هم خواست بخورد ، بگويد :‌"‌بسم الله و بالله ".
خوردن با دست راست
مسند ابن حنبل – به نقل از عايشه – : پيامبر خدا دست راست را به خوردن و بر آوردن نيازهاي ديگر خويش اختصاص داده و دست چپ را به زدودن آلودگي از مقعد و آنچه در آن ناحيه است ، واگذارده بود .
المعجم الكبير – به نقل از عمر بن ابي سلمه - : به روزگار كودكي خويش ،در دامن پيامبر خدا بودم و دستانم در سيني غذا مي لغزيد . پيامبر خدا(ص) به من فرمود : " اي نوباوه ! بسم اللله بگو ، با دست راست بخور و از آنچه پيش خودت هست ، بخور ".
از آن پس ، شيوه ي خوردن من همواره همين بود .
آغاز كردن غذا با نمك و به پايان بردن آن با نمك يا سركه
پيامبر خدا(ص) : هركس غذاي خود را با نمك آغاز كند و با نمك به پايان ببرد ، از هفتاد و دو درد- كه جذام وبرص ( پيسي ) از آن جمله اند – در امان مي ماند .
امام علي(ع) : غذاي خود را با نمك آغاز كنيد . اگر مردم آنچه را در نمك هست مي دانستند ،‌آن را بر ترياق تجربه شده بر مي گزيدند .
هركس غذاي خود را با نمك آغاز كند ، هفتاد درد و نيز ديگر دردهايي كه فقط خداوند از آنها آگاه است ، از او مي رود .
امام باقر : خداوند به موسي بن عمران وحي كرد كه : " به طايفه ات بفرماي كه غذاي خود را با نمك آغاز كنند و با نمك به پايان ببرند ، و گرنه جز خويش را نكوهش نكنند " .
امام صادق(ع) : بني اسرائيل غذا را با سركه آغاز مي كردند و با آن نيز به پايان مي بردند ؛ ولي ما با نمك آغاز مي كنيم و با سركه به پايان مي بريم .
امام كاظم(ع) : سفره اي كه در آن نمك نباشد ، بي بركت است . آغاز كردن غذا با نمك ، براي تن درستي ، بهتر است .
خوردن غذا به هنگام گرسنگي و اشتها
پيامبر خدا(ص) : خوردن بدون گرسنگي و خوابيدن بدون بيداري كشيدن و احساس نياز به خواب ، نزد خداوند ، گناهي سهمگين است .
پيامبر خدا(ص) : سه چيز ،‌ موجب خشم خداوند متعال است : خوردن بدون احساس گرسنگي ، خفتن بدون بيداري كشيدن و احساس نياز به خواب ، و خنديدن بدون شگفتي .
امام علي(ع) :‌هركس مي خواهد هيج غذايي به او زيان نرساند ، تنها هنگامي غذا بخورد كه گرسنه شده و معده ي او از خوراك پيشين ، پاك شده باشد .
امام صادق(ع) در سفارش هايي به عنوان بصري - : تو را به نه چيز سفارش مي كنم و اين سفارش، سفارش من به همه ي كساني است كه جوياي راهي به سوي خداوند متعال هستند ، و از خداوند مي خواهم كه تو ر ا در به كار بستن اين سفارش ها توفيق دهد . سه تا از اين توصيه ها در تربيت نفس است ...
اما آنها كه در تربيت نفس است : از اين حذر كن كه آنچه را اشتها نداري ، بخوري ، چرا كه اين كار ، كودني و نا بخردي مي آورد . جز به گاه گرسنگي مخور ، و چون خواستي بخوري ، حلال بخور و نام خدا را بر زبان بياور .
عيسي – در اندرزهايش - : اي زادگان اسرائيل ! مخوريد ، تا آن هنگام كه گرسنه شويد . چون گرسنه شديد ، بخوريد ، ولي سير نخوريد ؛ چرا كه اگر سير شويد ، گردن هايتان ستبر مي شود ، پهلوهايتان چاق مي گردد و پروردگارتان را از ياد مي بريد .
آغاز كردن با سبك ترين غذا
امام رضا(ع) : غذاي خود را با سبك ترين غذايي كه بدنت را به اندازه ي عادتت و بر حسب اقامتگاه و فعاليت ها و زمانه ات تغذيه مي كند ، آغاز كن .
خوردن غذاي گرم ، پيش از سرد شدن
پيامبر خدا(ص) : گرمي غذا ، بركت دارد .
المحاسن – به نقل از مرازم - : امام صادق براي ما غذايي گرم فرستاد و فرمود : " پيش از آن كه سرد شود ،بخوريد ؛ چرا كه اين ، خوش تر است " .
برداشتن لقمه هاي كوچك و جويدن كامل غذا
پيامبر خدا(ص) در بيان آداب غذا خوردن - :‌اما آداب آن ، كوچك كردن لقمه و جويدن كامل است .
امام حسن(ع) : درباره ي سفره ، دوازده نكته است و بر هر مسلماني لازم است كه آنها را بداند .از آنها ، چهار چيز ، واجب ، چهار چيز مستحب ، و چهار چيز ، جزو آداب است . اما آنچه از آداب است ، عبارت است از : خوردن از آنچه پيش خود تواست ؛ كوچك كردن لقمه؛ خوب جويدن ؛ و كمتر نگريستن به چهره ي مردم .
دست كشيدن از غذا پيش از سيري
پيامبر خدا :(ص) زماني بخور كه ميل به خوردن داري و در حالي خوردن را واگذار كه هنوز اشتهايت هست.
امام علي(ع) : هركس مي خواهد هيچ غذايي به او زيان نرساند ، تنها هنگامي غذا بخورد كه گرسنه شده و معده ي او از خوراك پيشين ، پاك شده باشد . پس چون خواست بخورد ، نام خدارا بر زبان آورد ،خوب غذا را بجود و در حالي از غذا خوردن دست بكشد كه هنوز ميل به خوردن دارد و به آن ، احساس نياز مي كند .
امام علي(ع) در سفارش به كميل بن زياد - :اي كميل ! مبادا خوراكي ، معده ات را سنگين كند. در آن ، جايي براي آب و جايي براي هوا وا گذار و هنگامي كه هنوز ميل به خوردن داري ، از غذا خوردن دست بكش ، كه اگر چنين كني ، غذا را گوارا خواهي يافت ؛ چرا كه تن درستي ، از كم خوردن و كم آشاميدن است .
امام رضا : هركس غذاي افزون از اندازه بخورد ، اين غذا او را سودي نمي رساند ، و هركس به اندازه (‌نه بيشتر و نه كمتر‌) بردارد ،‌اين غذا او را تغذيه مي كند و سود مي رساند. آب نيز چنين است . روش پسنديده براي تو ، آن است كه از هريك از انواع غذا ، درفصل ويژه ي آن ، بهره بگيري .
در حالي كه هنوز مقداري ميل داري ،از غذا دست بكش ؛ چرا كه اين كار ، به خواست خداوند ، براي بدن سلامت آور تر ، براي عقل ذكاوت بخش تر ، و براي خود انسان مايه ي سبكي افزون تر است .
دست كشيدن بر چهره و دعا كردن پس از شستن دست ها
پيامبر خدا : چون پس از غذا خوردن ، دست خويش را شستي ،پيش از اينكه آن را با دستمال، خشك كني ،‌بر صورت و چشمانت نيز دست بكش و بگو :
" خداوندا ! من از تو آراستگي و دوستي مسئلت دارم و از دشمني و كينه ورزي ، به تو پناه مي جويم "‌.
مكارم الخلاق : پيامبر خدا : چون پس از غذا ، شستن دست را به پايان مي برد ، با
باقي مانده ي آب كه بر دستانش بود ، بر صورت خويش دست مي كشيد و سپس مي گفت :
" ستايش ، خدايي را كه ما را راه نمود و خوردني و نوشيدني داد و به ما هر نعمت نيكويي عنايت كرد " .
الكافي – به نقل از مفضل - : بر امام صادق(ع) وارد شدم و نزد او از چشم درد ، اظهار ناراحتي كردم . به من فرمود :‌" آيا نكته اي تازه مي خواهي ؟ " .
سپس به من فرمود :‌" چون پس از غذا خوردن ،دست خويش را شستي ، بر ابروهايت دست بكش و سه بار بگو :‌" سپاس ،‌خداوند نيكوكار زيبا كردار بهره رسان فضيلت بخش را " .
من اين كار را انجام دادم و از آن پس ، چشمانم درد نگرفت . سپاس ، خداوند جهانيان راست.
امام صادق(ع) : دست كشيدن بر چهره پس از وضو ،‌كنجدك ( كك مك ) را از ميان مي برد و روزي را افزون مي كند .
امام صادق(ع) :‌چون پس از غذا دستانت را شستي ، با باقي مانده ي آب ، دستي بر چشمان خود بكش ؛چراكه مايه ي ايمني از چشم درد است .
كشف الغمة – به نقل از جميل بن دراج - : نزد امام صادق(ع) بودم . بكير بن اعين ، در حالي كه چشم درد داشت ، وارد شد . امام به او گفت : "انسان زيرك هم چشم درد مي كشد ؟‌" .
كسي پرسيد :‌چه كند ؟
فرمود :‌" هنگامي كه چربي را از دستان خود شست ، دستي بر چشمانش بكشد " .
من اين كار را انجام دادم و چشم درد نديدم .
به پشت دراز كشيدن پس از غذا
امام صادق(ع) : دراز كشيدن پس از غذا ، بدن را چاق مي كند ، غذا را هضم مي نمايد و درد را از درون انسان بيرون مي كشد .
امام رضا(ع) : هرگاه چيزي خوردي ، به پشت دراز بكش و پاي چپ بگذار .
المحاسن – به نقل از احمد بن محمد ابي نصر، از راوي ديگر - :‌امام رضا را ديدم كه چون غذا مي خورد ، به پشت دراز مي كشيد وپاي راست خود را روي پاي چپ مي انداخت .
پرهيز از زياده روي
پيامبر خدا(ص) :‌يكي از انواع زياده روي ، اين است كه هر آنچه را دوست داري ، بخوري .
امام علي(ع)  در پاسخ اين پرسش كه :‌‌‌" آيا در قرآن ، همه ي دانش ها بجز دانش طب
هست ؟ " - : زنهار ! در قرآن ، آيه اي هست كه همه ي طب را يكجا در خود گرد آورده است :‌*بخوريد وبياشاميد ؛ ولي زياده روي نكنيد *.
 -پرهيز از دميدن در غذا
امام علي(ع) :‌درباره ي آنچه پيامبر نهي فرموده است - : از اين نهي كرده كه در غذا يا نوشيدني بدمند .
امام علي(ع) :‌نبايد كسي بر محل سجده خود و نه در غذاي خود و نه در آنچه مي نوشد ،‌بدمد .
پرهيز از خوردن با دست چپ
صحيح مسلم – به نقل از جابر بن عبدالله سلمي – :‌پيامبر خدا ، از اين كه كسي با دست چپ چيزي بخورد ، نهي فرمود .
پيامبر خدا :‌خوردن با دست چپ ، از نافرهيختگي است .
الكافي – به نقل از سماعه – در گفتگو با امام صادق - :‌از ايشان درباره ي اين كه كسي با دست چپ بخورد يا بياشامد ، پرسيدم .
فرمود :‌"‌مباد كسي با دست چپ بخورد يا بياشامد و يا با آن چيزي را بر دارد".
پيامبر خدا(ص) : هركس با دست چپ بخورد ،شيطان نيز همراه با او مي خورد و هر كس با دست چپ بنوشد ، شيطان نيز همراه با او مي نوشد .
پيامبر خدا(ص) :‌با دست چپ نخوريد ؛ چرا كه شيطان با دست چپ مي خورد .
پرهيز از خوردن پس از سيري
پيامبر خدا(ص) – خطاب به علي (ع ) - :‌اي علي ! چهار چيز ، هدر مي رود : خوردن پس از سيري ، افروختن چراغ در شب مهتابي ، كاشتن در شوره زار و نيكي كردن به كسي كه شايسته ي آن نيست .
امام صادق(ع) :چهار چيز ، هدر مي رود :‌بذر در شوره زار ، چراغ در شب مهتابي ، خوردن پس از سيري و نيكي به كسي كه شايسته ي آن نيست .
امام صادق(ع) : در سه چيز ، ناخشنودي خداوند است :‌خفتن بدون بيداري كشيدن و احساس نياز به خواب كردن ، خنديدن بدون شگفتي و خوردن پس از سيري .
پرهيز از خوردن غذاي داغ
پيامبر خدا(ص) : از غذاي داغ حذر كنيد ؛چرا كه بركت را از ميان مي برد ، و بر شما باد غذاي سرد ؛ چرا كه گواراتر و پر بركت تر است .
پيامبر خدا(ص) :‌غذايتان را سرد كنيد تا در آن به شما بركت داده شود .
پيامبر خدا(ص) : عذاي داغ را سرد كنيد ؛ چرا كه غذاي داغ ، بي بركت است .
پيامبر خدا(ص) :‌غذايتان را سرد كنيد ، زيرا آن پر بركت تر است .
شعب الايمان – به نقل از صهيب - :‌پيامبر خدا از خوردن غذاي داغ ، تا هنگامي كه داغي آن فرو نشيند ، نهي فرمود .
امام علي(ع) :‌ غذاي داغ را بگذاريد تا سرد شود ؛ چرا كه نزد پيامبر خدا غذايي داغ آوردند و ايشان فرمود :‌"‌آن را بگذاريد تا سرد شود . چنين نيست كه خداوند آتش را خوراكمان كرده باشد و نيز بركت ، در غذاي سرد است .
امام صادق(ع) : براي پيامبر غذايي بسيار داغ آوردند . فرمود :‌‌" چنين نيست كه خداوند ،آتش را خوراكمان كرده باشد . آن را در جايي بگذاريد تا سرد شود و جوشش آن ، آرام بگيرد ؛ چرا كه غذاي داغ ، بركت ندارد و شيطان را در آن بهره اي است " .
المحاسن – به نقل از عائذ بن حبيب - : نزد امام صادق بوديم . برايمان تريدي آوردند .
دستان خود رابه سوي آن دراز كرديم و ديديم كه داغ است . در اين هنگام ،امام صادق فرمود :‌"‌ ما از خوردن آتش ، نهي شده ايم . دست بداريد ؛ چرا كه بركت در سرد شدن آن است " .
پرهيز از خفتن ،‌بلافاصله پس از خوردن غذا
پيامبر خدا :‌غذايتان را با ياد خدا و نماز ، ذوب (هضم ) كنيد و بر آن مخوابيد ، كه دل هايتان سخت مي شود .
رهنمون هاي اسلام درباره ي خوردن
رعايت دستورهاي بهداشتي در خوردن وآشاميدن ، يكي از مهم ترين عوامل سلامت ، شادابي و طول عمر است . اگر مردم بدانند كه چه بايد بخورند ، چه اندازه بخورند و چگونه بخورند و نيز دانسته ي خود رابه كار ببندند ، بي ترديد ، بيشتر بيماري ها از جامعه ي بشري رخت بر خواهد بست و انسان ها لذت و طراوت زندگي را خواهند چشيد .
نخستين نكته براي رعايت دستورهاي بهداشتي درباره ي خوردن ، توجه به اين حقيقت است كه در نظلم آفرينش ،‌"‌خوردن " ، ابزاري براي زندگي است ، نه آن كه زندگي ، ابزاري براي خوردن ؛ چنان كه در حكمتي منسوب به امام علي آمده است :‌
زندگي را براي خوردن مخواه ؛‌ بلكه خوردن را براي زندگي بخواه .
بسياري از مردم – اگر نگوييم بيشتر آنان – سلامت ،‌شادابي و زندگي خود را فداي شكم خود مي كنند . از اين رو ، هيچ گاه به فكر اين نيستند كه چه بخورند ؛‌چگونه بخورند و چه اندازه بخورند . پس ،‌هرچه رامزه ي بهتري دارد ،‌به هر اندازه كه ميل دارند و به هرشكلي كه پيش بيايد ، مصرف مي كنند و بدين سان ، گرفتار انواع بيماري ها مي شوند ، چنان كه امام علي مي فرمايد :
هركس در دل خود ، درخت علاقه به انواع غذاها را بكارد ، ميوه ي گونه هاي ناتن درستي را مي چيند .
رهنمود هاي اسلام در اين زمينه ، فوق العاده مهم و ارزشمند و با در نظر گرفتن عصر صدور آنها ، معجزه ي علمي پيشوايان دين ،‌محسوب مي شوند . در اين باره ، توجه به دونكته ، داراي اهميت است :
1- رهنمودهاي اسلام درباره ي خوردن ، تنها سلامت جسم را تضمين نمي كنند ؛ بلكه
تضمين كننده ي سلامت هم جسم و هم جان انسان هستند .
2- از آن جا كه عقل وعلم ،‌بر همه ي راز هاي آفرينش احاطه ندارند ،‌چه بسا حكمت برخي از رهنمودهاي اسلام براي دانش امروز ،مجهول باشد ؛ ولي بي ترديد ،‌اين ، به معناي بي دليل بودن آن رهنمود ها نيست ، چنان كه فلسفه ي شماري از احكام اسلام ، در گذشته مجهول بود و امروزه علم به راز آنها پي برده است .
و اينك ، اشاره اي كوتاه به آن رهنمود ها :
يك . مهم ترين رهنمود
نخستين و مهم ترين رهنمود اسلام درباره ي مواد غذايي مورد مصرف ، اين است كه حلال باشد ، بدين معنا كه :
اولا ً :آنچه انسان مصرف مي كند ، بايد از راه مشروع ، تهيه شده باشد . غذايي كه از راه نامشروع و تجاوز به حقوق ديگران تهيه گردد ، هرچند ممكن است براي سلامت جسم ،‌ضرر نداشته باشد ؛ اما بي ترديد براي سلامت روان ،‌زيانبار است .
ثانياً : غذاي انسان بايد از " طيبات ( آنچه پاك است )‌" تهيه شده باشد . براساس اين رهنمود،‌انسان نبايد غذاهايي را كه طبع توده ي مردم ، از آن نفرت دارد ، يا اسلام ، خوردن آن را ممنوع دانسته مصرف كند ، هر چند كه تجاوز به حقوق ديگران نباشد .
ثالثاً‌: غذا براي كسي كه مصرف كننده است ، نبايد زيانبار باشد . توضيح ، اين كه : ممكن است غذايي ، براي يك نفر مفيدباشد ؛ اما براي ديگري ، به دليل آن كه بينار است ،زيانبار باشد .
رابعاً‌:‌غذا براي جان و يا جامعه نبايد مفسده داشته باشد .توضيح ، اين كه : ممكن است غذايي حلال باشد و براي جسم هم زيانبار نباشد ، ليكن چگونگي مصرف آن ، براي جان و يا جامعه مفسده داشته باشد (‌مانند : غذا خوردن در ظروف طلا و نقره ، يا غذا خوردن از سفره اي كه مشروبات الكلي در آن قرار دارد )‌. خوردن اينگونه غذاها نيز در اسلام ، ممنوع شناخته شده است .
دو . دو وعده غذا خوردن در شبانه روز
در روايات اسلامي ، براي تداوم سلامت و شادابي انسان ، خوردن دو وعده غذا در صبح وشام ، توصيه شده است . اهل بهشت نيز كه در دارالاسلام ، جاويد هستند ، در همين دووعده ، غذا مي خورند :‌*و در بهشت ، هر صبح وشام ، روزي آنان آماده است *.
سه . توصيه به كم خوري
پيشوايان دين ، ضمن تأكيد بركم خوري ، منافع فراواني براي آن ذكر كرده اند ؛مانند: تداوم سلامت بدن ، صفاي انديشه ، نورانيت دل ، رهايي از دام شيطان ، بهره گيري از ملكوت هستي ، نزديكي به خداوند متعال و استفاده ي بهتر از عبادت پروردگار .
چهار . خطر پر خوري
بر عكس ، پرخوري ،‌از منظر احاديث ، به شدت نكوهيده است . پرخوري ، از سلامت مي كاهد ، وشهوت را مي افزايد ، بدن را بد بو مي كند و زمينه رابراي انواع بيماري هاي جسمي و روحي ، فراهم مي سازد . پرخوري ، جوهر نفس را تباه مي كند ، به نيروي تقوا ( پرهيزگاري ) و ورع ( خويشتن داري ) ضربه مي زند ، حجاب تيز هوشي است ، و دل را سخت و تاريك مي سازد .
شخص پرخور ، خواب هاي آشفته مي بيند و هنگام عبادت ، احساس كسالت مي نمايد. از اين رو ، عبادتش اندك است و از بساط قرب حضرت حق ، دور .
و سرانجام ، سيري در دنيا ، موجب گرسنگي در آخرت خواهد شد .
پنج . مقدار خوراك مفيد
براي پيشگيري از زيان هاي پرخوري و بهره گيري از منافع كم خوري ، پيشوايان اسلام توصيه كرده اند كه انسان ، پيش از آن هنگام كه اشتها دارد ، چيزي نخورد و قبل از آن كه اشتهايش كاملاً از بين رفته ، دست بكشد .
شش . بر ترين خوراكي ها وبهترين سفره
از منظر روايات اسلامي ، برترين غذاها ، غذايي استكه داراي چند ويژگي باشد :
اول : از دست رنج خود فرد ، تهيه شده باشد .
دوم : خانواده ي او آن را دوستداشته باشند .
سوم : بوي آن موجب آزار ديگران نباشد .
بهترين سفره ها نيز پاكيزه ترين ، حلال ترين و ساده ترين آنهاست ؛ سفره اي كه انواع غذاهاي رنگارنگ و گران قيمت – كه اهل بيت از مصرف آنها به خدا پناه
مي بردند – بر آن چيده نشده باشد .
هفت . آداب سفره
آدابي كه پيشوايان اسلام براي حضور بر سر سفره ي غذا توصيه كرده اند ، عبارتند از :‌بودن سبزيجات در سفره ، شستن دست ها و خشك نكردن آنها با حوله ، در آوردن كفش ها ، نشستن بر سر سفره با فروتني ، گرامي داشتن نان ، سهيم كردن ناظر ( اعم از انسان و حيوان ) در غذا و آخرين ادب ، صدقه دادن از آن غذاو يا همانند آن .
هشت . آداب غذاخوردن
آداب غذا خوردن ، به چند بخش ، تقسيم مي شود:
بخش اول . مواردي كه بايد هنگام خوردن غذا رعايت شوند و آنها عبارتند از :
الف – تدبر در اين كه انواع خوراكي هاي مورد نياز انسان ، چگونه در نظام آفرينش پديد آمده اند؟ و چه عواملي دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفره نهاده شده ، آماده گردد كه اكنون مي توان با ميل و اشتها از آن استفاده نمود.
ب – آغاز كردن خوردن با نام و يادآفريدگار مهربان كه انواع غذاهاي مفيد را براي تأمين نيازهاي انسان ، در نظام آفرينش قرار داد . نيز تكرار نام خدا به هنگام خوردن هر نوع غذا ، و تكرار آن هرگاه كه در ميان غذا خوردن ، سخن گفته شود ، و همچنين شكر گزاري فراوان در هنگام خوردن .
ج – آغاز كردن غذابا نمك ، البته در صورتي كه خوردن نمك براي انسان ضرر نداشته باشد .
د – آغاز كردن از سبك ترين غذاها .
ه – تخوردن غذاي داغ و خوردن غذاي نيم گرم ، پيش از آن كه سرد شود .
و – خوردن با دست راست .
ز – كوچك گرفتن لقمه .
ح – خوب جويدن غذا .
ط – طولاني كردن نشستن بر سر سفره .
ي –گرامي داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا .
ك – استفاده كردن از آنچه از سفره مي ريزد . اين ، براي وقتي است كه غذا در منزل ميل مي شود. آن هم در صورتي كه آلوده نشده باشد ؛ ولي اگر كسي در صحرا غذا ميل نمود ، بهتر است كه آنچه را از سفره مي ريزد ، براي حيوانات بگذارد .
ل – دست كشيدن از خوردن غذا ، پيش از سير شدن كامل و در حالي كه قدري از اشتها باقي است .
بخش دوم . اموري كه هنگام غذاخوردن ، ترك آنها شايسته است ، و آنها عبارتند از :
الف – زياده روي در كيفيت و كميت خوراك .
ب – نكوهش غذايي كهنسبت به آن بي ميل است .
ج - دميدن در غذا .
د - خوردن با دست چپ .
ه – خوردن بايك انگشت يا دوانگشت .
و – بلند آروغ زدن .
ز – پاك كردن زياد استخوان ها .
ح – آب خوردن در ميان غذا.
ط – آب خوردن ، پس از خوردن گوشت .
ي – خوردن ، در حال سيري .
بخش سوم . حالاتي كه غذا خوردن در آنها نكوهيده است .
در اسلام ، به طور كلي ، ميل كردن غذا در حالات غير بهداشتي ، يا به شيوه ي غير اخلاقي و يابه گونه اي كه عرف جامعه برنمي تابد ، نكوهيده است .
بخش چهارم . توصيه به هم غذا شدن با ديگران .
درروايات اسلامي ،‌غذا خوردن به تنهايي مذموم شناخته شده و توصيه شده كه انسان هرقدر مي تواند ، ديگران را در غذاي خود سهيم نمايد . نيز غذا خوردن با خانواده،خدمت گزاران و يتيمان مورد تأكيد قرار گرفته است .
آدابي كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ، ضروري است ، عبارتند از :
الف - خوردن از قسمت جلويي خود .
ب – خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن ، در جايي كه غذا براي همگان آماده شده است .
ج – نگاه نكردن به لقمه ي ديگران .
د – رعايت حقوق ديگران در آنچه بر سر سفره است .
ه – ادامه دادن صاحب سفره به خوردن ، تا سير شدن همه ي كساني كه بر سر سفره نشسته اند .
ز – بلند شدن از سر سفره ، قبل از بر چيدن آن .
نه آداب پايان غذا و بر چيدن سفره
پايان غذا خوردن همانند آغاز آن ، آدابي دارد كه رعايت آن ها براي سلامت جسم وجان ،‌سودمند است . اين آداب را به آداب عرفاني ، اجتماعي و بهداشتي مي توان تقسيم كرد :
الف – آداب عرفاني ، عبارتند از : سپاس گزاري از ولي نعمت حقيقي ( كه خداوند متعال است ) و دعا كردن براي بركت يافتن روزي .
ب – آداب اجتماعي ، عبارتند از : ياد آوري گرسنگان و مسئوليتي كه افراد سير در برابر آنان دارند ، و اقدام جهت كاستن فقر و گرسنگي از جامعه در حد توان.
ج – آداب بهداشتي ،عبارتند از : شستن دست ها ، خلال كردن و مسواك زدن دندانها، تميز كردن آنچه زير سفره ريخته است ، مقداري استراحت بر پشت ، و نخوابيدن بلافاصله پس از خوردن غذا .
ده – آداب خوردن گوشت و ميوه
خوردن گوشت و ميوه از منظر روايات اسلامي ، آداب ويژه اي دارد كه اجمالاً‌به آنها اشاره مي كنيم :
يكم . آداب خوردن گوشت
الف . انتخاب گوشت جلوي بدن بويژه سر دست .
ب . شستن گوشت ،‌قبل از پختن .
ج . تكه تكه كردن گوشت به وسيله ي دندان به هنگام خوردن و تكه نكردن آن با چاقو.
د . نخوردن گوشت خشكيده ي نمك سود .
ه . نخوردن گوشت خام .
و . خوردن گوشت ، سه روز يكبار ، يا هفته اي يكبار ، و ترك نكردن آن براي حداكثر چهل روز ، و پرهيز از خوردن آن در هر روز .
ز . پرهيز از پاك كردن كامل استخوان و خوردن مغز قلم .
دوم . آداب خوردن ميوه
الف . شستن ميوه با آب .
ب . ياد خدا به هنگام خوردن آن .
ج .خواندن دعاي ويژه به هنگام ديدن ميوه ي نوبر .
د . خوردن ميوه در آغاز فصل آن ،و نخوردن آن در اواخر فصلش .
ه . خوردن ميوه باپوست آن
محقق:زهراالسادات زاهدی.